یا علی ای اسدالله الغالب

یا علی ای اسدالله الغالب، ای زاده کعبه، ای تو کفو زهرای اطهر، پیروز بر خصم کافر؛ بَرکَنی از بُن به هنگام خیبر بساطِ ستم گر. و در آن هنگام که در صحرای عطش گرفته؛ در جحفه ندای رسول الله– صلی الله علیه و آله و سلم- بلند شد که: ایها الناس اُجیبوا داعی الله أنا رسول الله– صلی الله علیه و آله و سلم– و در غدیر خم مرکب ها و زنان و مردان متوقف شدند و فرمان داد آن چهار نفر سلمان، مقداد، ابوذر و عمار( که یاران مهدی اند) سایه ساری بسازند و منبری آماده کنند.

 
رسول خدا– صلی الله علیه و آله و سلم- دستش را بالا گرفت و فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه. و خدایا دوست بدار هر که علی رادوست دارد، و دشمن بدار هر که علی را دشمن بدارد. و آن امین وحی دو گوهر نایاب کتاب و عترتش را به مردم سپرد.

آن کور دِلان بد نیّت با رنگ نیرنگ تهنیت گفتند. امّا از همان اوان بخل و کینه ورزیدند و در آن گاه که از کردار پلیدان کافر، آسمان می خروشید و زمین بناله وفغان افتاد که همسرت دخت نبی به میان شقاوت؛ و تو یکتا امیر به سکوت؛ در احاطه دون صفتان! و در آن زمان که بغضِ گلویت به چاه منعکس می شد. و به وقت ماه خدا و تو در محراب نمار؛ یکی از منفورترینان عرش خدا، مدار وجود را لرزاند. تنها تو امیر بودی، هستی و خواهی بود .

مرضیه سهرابی

میثاقی دوباره

ای خدای عهدهای ناگسستنی!

قدم‌هامان را برای صداقت و ثبات، سرپنجه‌هامان را در تعهد و وفا و قلب‌هامان را در سرشاری مدام از مهرش مدد فرما.

ای خدای میثاق‌های ماندنی!

اطمینان ما را به او و یقینمان را به وثوقش بیافزای. از ما شمشیر زنانی ساز که نه در داغ خرما پزان، نه در سوز برف‌ریزان و نه در پوسیدگی پاییز، ربیع با طراوتش را با هیچ متاعی معامله نکنیم.

ای خدای قول‌های از یاد نرفتنی!

بد عهدی ما را سبب‌ساز شکستگی‌مان مخواه و ناسپاسی‌هایمان را سبب سوز تَرَحُّمش مکن. به ما بفهمان که نقض هر پیمانی پس از او رواست و حالی‌مان کن که قرار عاشقی همواره پا برجاست. ما را از مصالحه بر سر او باز دار و پایمان را گام‌زن کوچه‌اش بدار «و اقرن ثارنا بثاره».(1)

صلی الله علیک یا عزیز!

مرا دریاب که بوران، مرا از مرصد تصویرت دور انداخته است و دیده‌ام سوی آمدنت نمی‌شناسد، تا سیاهی خود به پایش سپید کند. مرا دریاب تا ناقوس رهاییم را از قید تو فریاد نزند، تا برای دمی آسودنت، حسرت به دل نمانم. مرا دریاب که در اجتهاد طاعتت شکست خورده‌ام و بگذار تکاپو از سربگیرم. مرا دریاب که پابند هرکه شدم از سرخویش بازم کرد و حالا راه برگشت را هم نمی‌دانم.


ادامه نوشته