بهار

بهار مي رسد و مردم از خدا سرشار
تمام آينه ها از حضور ما سرشار 

بهار آينه دار خداي سبحان است
بهار يك ورق از روشناي قرآن است 

ورق بزن كه شكوفا شوي هزاران بار
ورق بزن كه ز توحيد مي شوي سرشار 

بيا به گشت گلستان بيا به گشت بهار
بيا كه شكر كني دوست را هزاران بار 

بيا كه نغمه توحيد بشنوي از دوست
بيا كه نام خداوند دلكش و نيكوست 

در اين تبسم گل يادي از شهيدان كن
نگاه را به تماشاي باغ مهمان كن 

بريز باده كه پيمانه را بهار كني
بكوش زندگيت نذر انتظار كني 

بهار نام قشنگي است با امام زمان (عج)
به ياد دوست هميشه بهار باش و بمان 

نويسنده: امير عاملي 

سلام بر تو ای بهار انسان ها

بهار برای تمامی ملت ها مفهومی است در بر گیرنده یک فصل یا فصلی همراه با رویش و زایش دوباره نباتات یا حتی حرکت و خیزش یک ملت، ولی بهار در فرهنگ فارسی بار معنایی عمیقی با خود به همراه دارد. نویسندگان و شاعران فارسی زبان چنان این واژه را در معانی عمیقی به کار برده­ اند که هر ایرانی با شنیدن آن ناخودآگاه سیلی از معانی به ذهنش خطور می­ کند. استعاره بهار در نزد شاعران فارسی زبان نشانگر فصلی نوین در زندگی می­ باشد که پس از دوران پر محنت و  سرمای زمستان فرا می رسد. و اما در کل شاید بهار سه مفهوم را بیشتر به ذهن می رساند که همانا بهار طبیعت، بهار انسانها و بهار بشریت می­ باشد که در هر کدام وزش باد بهاری باعث آشکار شدن حقیقت آن مورد می شود.

حقیقت طبیعت را بهار هویدا می­ کند، اگر بهار نباشد استعدادهای طبیعت شکوفا نخواهد شد. در زمستان درختان وجود دارند اما وجودی توام با خاموشی! بدون محصول درخت را می بینی اما بدون بار و میوه. حقیقت طبیعت زمانی که باران و نسیم بهاری بر او بوزد شکوفا می شود.

 ولی آیا بهار تنها منحصر به طبیعت است؟ آیا انسان هم می تواند بهاری داشته باشد؟ آیا انسان همان چیزی است که ما در دنیا می­ بینیم؟ آیا انسان عصر حاضر در بهار خود به سر می­ برد؟ انسانی که در زمین خونریزی می­ کند، تجاوز می­ کند، زورگویی می­ کند، خودخواهی می کند آیا این انسان همانی است که خداوند اسماء الهی را به او آموخت می­ باشد؟ آن چیزی که امروز ما از تاریخ انسان در دنیا می بینیم در واقع زمستان انسان­هاست. بهار انسان زمانی است که اسماء الهی در انسان متجلی شود انسان عالم، حکیم و رئوف بشود در واقع آن طوری که خداست تجلی علم خدا شود.

ادامه نوشته

امام زمان بهار قلب ها

درباره ی دعا خواندن از امام صادق ‌علیه السلام آمده که وقتی ما از ته قلبمان دعا می‌کنیم درحالی که شرایط دعا فراهم باشه دعا حتما مستجاب می‌شه و هیچ شکی هم در آن نیست. منتهی گاهی اوقات دعا با یک فاصله ی زمانی مستجاب می‌شه. یعنی خدا می‌داند مثلا آن چیزی که ما از او می‌خواهیم در این زمان به مصلحت ما نیست. بعضی اوقات هم اگر اصلا این دعا در این دنیا به مصلحت ما نباشد بهتر از آن را در آخرت به ما می‌دهند. بعضی اوقات هم به خاطر دعایی که می‌کنیم یک مشکل دیگرمان را بر طرف می‌کنند. ولی دعا به هر حال صد در صد مستجاب می‌شود. برای همینه که وقتی دعا می‌خونیم و دستامون را بالا می‌بریم حتما جوابش از بالا می‌آید. برای همین یکی از آداب دعا این است که وقتی دعا تمام شد دست‌ها را می‌مالیم به صورت و چشم‌هامون. 

ادامه نوشته