رشد و نمو اعجازانگیز امام زمان ع در کودکی

حکیمه خاتون می گوید: بعد از گذشت چهل روز از تولد حضرت صاحب الامر ع، ملائکه آن حضرت را بازگرداندند.
پس امام حسن عسکری ع مرا طلبید. چون به خدمتش رسیدم، ناگاه آن کودک را دیدم که در پیش روی او راه می رفت. پس گفتم: ای سید من! این پسر، دو ساله است.

حضرت تبسمی کرد و فرمود: «بدرستی که فرزندان انبیاء و اوصیا ع هرگاه امام باشندف رشدشان غیر از رشد دیگران است و در هر ماه به اندازه رشد یک سال دیگران رشد می کنند و در شکم مادرش سخن می گوید و قرآن می خواند و پروردگار خود را در زمان شیرخوارگی عبادت می کند و ملائکه، اورا اطاعت می کنند و در بامداد و پسین بر او نازل می شوند.
پس پیوسته در هر چهل روز، ملائکه آن کودک را بر می گرداندند تا آنکه، چند روز قبل از وفات امام حسن عسکری ع، حضرت صاحب الامر ع مردی شده بود. من او را نشناختم و به امام حسن عسکری ع عرض کردم:« این چه کسی است به دستور می فرمایی که روبروی او بنشینم؟»
حضرت فرمود: «این پسر نرجس است! این جانشین من است و بزودی من از میان شما می روم، پس سخن او را بشنو و امر او را اطاعت کن.»
پس بعد از چند روز امام حسن عسکری ع از دنیا رفت.

داستانهايي از کودکي امام زمان - عج -

جريان تولد امام زمان (ع) :

حکيمه خاتون ، دختر امام محمد تقي مي گويد روزي امام حسن (ع) مرا خواست و فرمود :«عمه»، امشب نيمه ي شعبان است ، نزد ما افطار کن ، که خداوند در اين شب فرخنده ، کسي را به وجود مي آورد که حجت او در روي زمين است . 
ادامه نوشته

آفــتــابــــگـردان !!!! ...

 

 

گل آفتاب گردان رو به نور می‌چرخد و آدمی رو به خدا. ما همه‌ آفتابگردانیم.

اگر آفتابگردان‌ به‌ خاک‌ خیره‌ شود و به‌ تیرگی، دیگر آفتابگردان‌ نیست.

آفتابگردان‌ کاشف‌ معدن‌ صبح‌ است‌ و با سیاهی‌ نسبت‌ ندارد.

اینها را گل‌ آفتابگردان‌ به‌ من‌ گفت‌ و من‌ تماشایش‌ می‌کردم‌ که‌ خورشید کوچکی‌ بود در زمین‌ و هر گلبرگش‌ شعله‌ای‌ بود و دایره‌ای‌ داغ‌ در دلش‌ می‌سوخت.

آفتابگردان‌ به‌ من‌ گفت: وقتی‌ دهقان‌ بذر آفتابگردان‌ را می‌کارد، مطمئن‌ است‌ که‌ او خورشید را پیدا خواهد کرد.

آفتابگردان‌ هیچ‌ وقت‌ چیزی‌ را با خورشید اشتباه‌ نمی‌گیرد؛ اما انسان‌ همه‌ چیز را با خدا اشتباه‌ می‌گیرد.

آفتابگردان‌ راهش‌ را بلد است‌ و کارش‌ را می‌داند. او جز دوست‌ داشتن‌ آفتاب‌ و فهمیدن‌ خورشید، کاری‌ ندارد.

او همه‌ زندگی‌اش‌ را وقف‌ نور می‌کند، در نور به‌ دنیا می‌آید و در نور می‌میرد. نور می‌خورد و نور می‌زاید.

دلخوشی‌ آفتابگردان‌ تنها آفتاب‌ است.

آفتابگردان‌ با آفتاب‌ آمیخته‌ است‌ و انسان‌ با خدا.

بدون‌ آفتاب، آفتابگردان‌ می‌میرد؛ بدون‌ خدا، انسان.

آفتابگردان‌ گفت: روزی‌ که‌ آفتابگردان‌ به‌ آفتاب‌ بپیوندد، دیگر آفتابگردانی‌ نخواهد ماند و روزی‌ که‌ تو به‌ خدا برسی، دیگر «تویی» نمی‌ماند.

و گفت‌ من‌ فاصله‌هایم‌ را با نور پر می‌کنم، تو فاصله‌ها را چگونه‌ پُر می‌کنی؟ آفتابگردان‌ این‌ را گفت‌ و خاموش‌ شد.

گفت‌وگوی‌ من‌ و آفتابگردان‌ ناتمام‌ ماند.

زیرا که‌ او در آفتاب‌ غرق‌ شده‌ بود.

جلو رفتم‌ بوییدمش، بوی‌ خورشید می‌داد.

تب‌ داشت‌ و عاشق‌ بود.

خداحافظی‌ کردم، داشتم‌ می‌رفتم‌ که‌ نسیمی‌ رد شد و گفت: نام‌ آفتابگردان‌ همه‌ را به‌ یاد آفتاب‌ می‌اندازد، نام‌ انسان‌ آیا کسی‌ را به‌ یاد خدا خواهد انداخت؟

آن‌ وقت‌ بود که‌ شرمنده‌ از خدا رو به‌ آفتاب‌ گریستم .

نشان دادن مهدی (عج) به اصحابش


یا مهدی 

کلینی با سند خود از ضوء بن علی عجلی، از مردی از اهل فارس که نامش را گفت، چنین نقل کرده است: به سامرا رفته و در خانه امام عسکری علیه السلام بودم. بی آنکه اجازه ورود خواسته باشم حضرت مرا فرا خواند. چون وارد شدم و سلام دادم به من فرمود: ای ابوفلان، حالت چه طور است؟ سپس فرمود: فلانی بنشین. سپس حال گروهی از زنان و مردان خانواده را پرسید، آنگاه فرمود: برای چه آمده ای؟

گفتم: علاقه دارم در خدمت شما باشم.

فرمود: پس در خانه بمان.

گوید: در خانه همراه خدمتکاران بودم، سپس برای خریدن نیازمندی های خانه از بازار، بیرون رفتم، وقتی امام در خانه مردان بود.بدون اجازه خدمتش وارد می شدم. یک روز که در خانه مردان بود به حضورش رسیدم. در خانه حرکتی شنیدم. مرا صدا کرد: همان جا باش و تکان نخور. جرأت نکردم که بیرون روم یا وارد شوم. کنیزی بیرون آمد که همراهش چیزی پوشانده شده بود. سپس صدایم کرد: وارد شو. وارد شدم. کنیز را صدا کرد، او هم بازگشت. به وی فرمود: پوشش آنچه را همراه توست کنار بزن. روی کودک سفید و زیبا را برایم گشود و روی شکم نوزاد را هم باز کرد. دیدم مو از سینه تا نافش روییده است. سبزه بود نه سیاه.

ادامه نوشته

ميلاد موعود


حكيمه خاتون، دختر امام محمّد تقى(عليه السلام) و عمّه امام حسن عسكرى(عليه السلام)مى فرمايد: ابا محمّد، حسن بن على(عليهما السلام) شخصى را نزد من فرستاد و پيغام داد:«عمّه جان! امشب براى افطار نزد ما بيا كه شب نيمه شعبان است، خداوند ـ تبارك و تعالى ـ امشب حجّت خود را كه حجّت او در روى زمين است، آشكار مى سازد.»من خدمت آن حضرت شرفياب شدم،  عرض كردم: مادر او كيست؟ فرمود: نرجس. عرض كردم: فدايت گردم; قسم به خدا! من اثرى از حاملگى در او نمى بينم. فرمود: بدان! حقيقت همين است كه من به تو مى گويم.پس از اين گفت و گو وارد اندرون خانه حضرت شده سلام كردم و نشستم. 
ادامه نوشته

طول عمر امام زمان ( ع )



درازی عمر امام ( ع ) با در نظر گرفتن عمرهای درازی که قرآن بدانها گواهی مي دهد ،و در کتابهای تاريخی نيز افراد معمر ( دارای عمر دراز ) زياد بوده اند ، و در گذشته و حال نيز چنين کسانی بوده و هستند ، عمر زياد حضرت مهدی ( ع ) به هيچ دليلی محال نيست ، بلکه از نظر عقلی و ديد وسيع علمی و امکان واقع شدن بهيچ صورت بعيد نيست . از اينها گذشته اگر از نظر قدرت الهي ، بدان نظر کنيم ، امری ناممکن نيست . در برابر قدرت خدا - که بر هر چيز تواناست - عمرهايی مانند عمر حضرت نوح ( ع ) و عمر بيشتر از آن حضرت و يا کمتر از آن کاملا امکان دارد. برای خدای قدير و حکيم ، کوچک و بزرگ ، کم و بسيار ، همه و همه مساوی است . بنابراين حکمت کامل و بالغ او ، تا هر موقع اقتضا کند بنده خود را در نهايت سلامت زنده نگاه مي دارد . پس طبق حکمت الهی ، امام دوازدهم ، مهدی موعود ( ع ) بايد از انظار غايب باشد و سالها زنده بماند و راز دار جهان و واسطه فيض برای جهانيان باشد تا هر وقت خدا اراده کند ظاهر گردد ، و عالم را پس از آنکه از ظلم و جور پر شده ، از قسط و عدل پر کند .

اسماء و القاب امام زمان در قرآن کریم

 

خلیفه الله

“ و اذ قال ربک للملئکه انى جاعل فى الارض خلیفه قالوا اتجعل فیها من یفسد ... انى اعلم ما لا تعلمون “ سوره بقره آیه30 “ و هنگامى که گفت پروردگار تو به فرشتگان که قرار خواهم داد در زمین جانشینى گفتند آیا قرار مى دهى در زمین آن را که فساد مى کند در آن و خون مى ریزد در حالى که ما ستایش و سپاس تو مى گوییم و تو را تقدیس مى کنیم گفت :من مى دانم آنچه را که شما نمى دانید “ امام صادق مى فرمایند : این آیه درباره حضرت قائم و اصحاب او نازل گشته است.

ادامه نوشته

دوران كودكی حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ

حضرت امام مهدی ـ علیه السّلام ـ در زمان حیات پدر
از آن جا كه شروع غیبت صغرا را از هنگام تولّد حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ به حساب می آورند ، بد نیست كه نظری گذرا به زندگانی حضرتش در زمان حیات پدر بزرگوارشان بیفكنیم.

ادامه نوشته