اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمودند:
خداي متعال با گفتار خود «لتكونوا شهداء علي الناس و يكون الرسول عليكم شهيدا» تنها ما را قصد فرمود. پس پيامبر خدا صلي اللّه عليه و آله گواه بر ما است و ما گواهان خدا بر آفرينندگانش و حجت او در زمين هستيم و ما هستيم آنان كه خداي تعالي درباره ‌ي آنها فرمود: «و كذلك جعلناكم امه وسطا. » (3)
آيه‌ ي ديگري كه بر شاهد بودن پيامبر صلي اللّه عليه و آله و ائمّه عليهم السّلام نسبت به اعمال مردم دلالت دارد، آيه‌ي ذيل است:
«و قل اعملوا فسيري الله عملكم و رسوله و المؤمنون» (4)
و (اي پيامبر) بگو عمل كنيد كه خدا و رسولش و مؤمنان عمل شما را مي بينند.
در اين آيه‌ي، وصف شاهد و شهيد بودن با تعبير «ديدن اعمال» بيان شده است. از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه فرموند: منظور از «مؤمنون» در آيه ‌ي فوق تنها ائمّه عليهم السّلام هستند. حديث ذيل نيز در توضيح همين آيه است:
عبدالله بن ابان، روغن فروشي بود كه مدتي خدمت امام رضا عليه السّلام مجاور شده بود. او يك بار به محضر ايشان شرفياب شد و عرض كرد: براي خود و خانواده ام از شما التماس دعا دارم. حضرت فرمودند: آيا من اين كار را نمي كنم؟ (فكر مي كني من شما را دعا نمي كنم؟! )
عبدالله بن ابان مي گويد: پذيرفتن اين مطلب برايم سنگين آمد. حضرت رضا عليه السّلام فرمودند: به راستي كه اعمال شما هر روز و شب بر من عرضه مي شود. آيا در قرآن نمي خواني: «و قل اعملوا فسيري الله عملكم و رسوله و المؤمنون. » (5)
و بگو عمل كنيد كه خدا و رسول و مؤمنان عمل شما را مي بينند. قسم به خدا منظور از «مؤمنون» علّي بن ابي طالب عليه السّلام است. (6)
عرضه‌ي اعمال بر امامان عليهم السّلام بشارت بزرگي براي شيعيان و دوستان ايشان است. اين موضوع در داستان ديگري از امام رضا عليه السّلام چنين آمده است:
موسي بن سيّار مي گويد: من همراه حضرت رضا عليه السّلام بودم كه به ديوارهاي شهر طوس رسيديم. صداي شيون و ناله اي را شنيدم. دنبال صدا رفتم كه به جنازه اي برخورديم. در همين حال ديدم مولايم علي بن موسي الرضا عليهما السّلام از اسب خويش پياده شدند و به سوي جنازه رفتند و آن را بلند كردند و چنان كه برّه به مادر خود مي چسبد خود را به آن جنازه چسباندند و... (پس از تشييع) همين كه جنازه را بر زمين نهادند، ديدم امام عليه السّلام به طرف آن رفتند و مردم را كنار زدند تا خود را به جنازه رساندند، آن گاه دست مبارك خود را بر سينه‌ي او نهادند و فرمودند:
اي فلاني پسر فلاني! تو را به بهشت مژده باد. بعد از اين لحظه ديگر وحشت و ترسي بر تو نيست.
عرض كردم: فدايت شوم، آيا شما اين شخص را مي شناسيد؟ در حالي كه قسم به خدا تا كنون قدم به اين سرزمين نگذاشته بوديد!
امام عليه السّلام فرمودند:
اي موسي بن سيّار! آيا نمي داني كه اعمال و رفتار شيعيان ما، در هر صبح و شام بر ما گروه امامان عرضه مي شود؟ آن گاه اگر تقصيري در رفتار آنها باشد از خدا مي خواهيم از سر تقصيرشان در گذرد و اگر كار خوبي داشته باشند از خدا مي خواهيم كه به آنها جزاي خير دهد. (7)
بنابراين، شاهد بودن ائمّه عليهم السّلام بر اعمال و رفتار انسان، از طرفي ممكن است باعث خجالت و بي آبرويي او گردد (در صورت ارتكاب گناه) و از طرف ديگر سبب اميدواري است؛ چون رحمت واسعه‌ي الهي براي او دست به دعا بلند مي كند و بر گناهانش از خداوند طلب عفو و بخشش مي نمايد.
پس اگر ما واقعاً شاهد بودن امام عليه السّلام را باور كنيم، به طور حتم در اعمالمان اثر بسزائي خواهد داشت. اهمّيّت و ارزش اين معرفت وقتي بر انسان آشكار مي شود كه فرصت عمل به پايان رسيده است و اين شاهدان خدا براي آخرين بار هنگام مرگ پرونده انسان را مرور مي فرمايند.
امام باقر عليه السّلام در پاسخ به راوي در مورد آيه شريفه «اعملوا فسيري الله... و المؤمنون» فرمودند:
هيچ مؤمن و كافري نمي ميرد كه در قبرش گذاشته شود مگر اين كه كارهايش به رسول خدا صلي الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السّلام تا آخرين كسي كه خدا اطاعتش را بر بندگان واجب كرده است، عرضه مي شود. (8)
آخرين فرد در زمان ما، حضرت بقيه الله عجل الله تعالي فرجه الشريف هستند. ايشان بيش از 1160سال است كه بر همه‌ي كساني كه در زير پرچم امامت ايشان هستند، نظارت دارند. خوب است كمي تأمل كنيم كه ايشان در اين مدّت طولاني، شاهد و ناظر چه اعمالي از امّت خود بوده اند؟! و امّت واقعاً چه مقدار به اين مقام ايشان اعتقاد و توّجه داشته اند؟!

پي نوشتها:
1. سوره ي احزاب آيات 45 و 46.
2. سوره ي بقره آيه ي 143.
3. تفسير كنز الدّقايق: ج 2 ص 179.
4. سوره ي برائت آيه ي 105.
5. سوره ي برائت آيه ي 105.
6. وسائل الشيعه: ج 11 ص 387 ح 5.
7. بحارالانوار: ج 49 ص 98 و 99.
8. بصائر الدرجات: ج 96 باب 5 ح 8.
--------
منبع :
كتاب آشناي غريب