امام موعود در اديان
پس ميتوان نتيجه گرفت موعودباورى و نياز به موعود، عقيدهاي فرا ديني و فطري به شمار ميرود.
موعود و اميد
اميد,
مفهومي است كه همه تلاشها و تكاپوها براي رسيدن به آن و با محوريت آن
انجام ميشود. در ادعيه نيز به اين معنا توجه ميشود. در بخشي از دعاي جوشن
كبير خطاب به حضرت حق آمده است: «يا منتهي الرجايا؛ اي نهايت آرزوها و
اميدها».
اين اميد، نگاه به آيندهاي بهتر و تلاشي است در تدارك راه و تهيه توشه و سرمايه و مفهومي است كه نسل جوان آن را بيشتر درك ميكند. در يك حيات معنوي از ديدگاه قرآن، اميدواران به فضل و رحمت الهي كساني هستند كه ايمان دارند و در راه خدا هجرت و تلاش ميكند.[2]
در اين ميان، اميد به فرا رسيدن برههاي از تاريخ و پديدار شدن واقعيتي زيبا و چشماندازي دلنواز به دست يك موعود، انديشهاي عقلاني بهشمار ميرود. در انديشه شيعي كه عصاره حقيقي مكتب جهانشمول اسلام است، اميدي حياتبخش و مبتني بر تحليلي واقعگرايانه وجود دارد كه بر اساس حقيقت و ضرورت زندگي انسان بنا نهاده شده است. انسانها براي رهايي از بنبستهاي زندگى, به راهنمايي نيرويي نياز دارد تا بتواند سرپرستى، ولايت و راهبري بشر را بر عهده گيرد و راه نجات را به آدمي بنماياند. در بديهيترين توصيف از موعود, او را ميتوان كشتيبان اميد و آرزوي جوامع بشري دانست.
اين اميد، نگاه به آيندهاي بهتر و تلاشي است در تدارك راه و تهيه توشه و سرمايه و مفهومي است كه نسل جوان آن را بيشتر درك ميكند. در يك حيات معنوي از ديدگاه قرآن، اميدواران به فضل و رحمت الهي كساني هستند كه ايمان دارند و در راه خدا هجرت و تلاش ميكند.[2]
در اين ميان، اميد به فرا رسيدن برههاي از تاريخ و پديدار شدن واقعيتي زيبا و چشماندازي دلنواز به دست يك موعود، انديشهاي عقلاني بهشمار ميرود. در انديشه شيعي كه عصاره حقيقي مكتب جهانشمول اسلام است، اميدي حياتبخش و مبتني بر تحليلي واقعگرايانه وجود دارد كه بر اساس حقيقت و ضرورت زندگي انسان بنا نهاده شده است. انسانها براي رهايي از بنبستهاي زندگى, به راهنمايي نيرويي نياز دارد تا بتواند سرپرستى، ولايت و راهبري بشر را بر عهده گيرد و راه نجات را به آدمي بنماياند. در بديهيترين توصيف از موعود, او را ميتوان كشتيبان اميد و آرزوي جوامع بشري دانست.
موعود در عالم وجود
تمام
آنان كه درباره آفرينش و طبيعت قلم به دست گرفتهاند، با اندك دقتي در
شاهكار الهى، به اين نتيجه رسيدهاند كه گستره گيتي با تمامي سيارهها و
كهكشانهايش، بر اساس نظمي آشكار و پنهان به مسير خويش ادامه ميدهند. اين
معنا در مورد جامعه بشري صدق ميكند و طبيعي است حيات بشر نيز نظم و هدف
معيني دارد. ظهور نجاتدهندهاي كه دنيا را از ستم رهايي ميبخشد, بحثي
اقليمي و منطقهاي نيست. به همين دليل، تمام انبياي الهي و پيشوايان دينى،
پيروان خود را نويد دادهاند كه با آمدن موعودي حقيقى، روزگاري نوراني و
فرخنده پيش روي بشر قرار دارد. از يك سو, فراگير شدن اعمال غيرانساني و
مغاير با حقوق اوليه آدمى، و از سوي ديگر، ناتواني شخصيتهاي انديشمند و
سازمانهاي جهاني در پيشگيري از آنچه بر بشر ميرود, سبب شده است تا پيروان
اديان به اين نتيجه برسند كه اين وضعيت، جز با انقلاب جهاني به پايان
نخواهد رسيد.
قرآن و موعود اهل ايمان
قرآن
كريم، تنها كتاب آسماني است كه بدون تحريف باقي مانده و همين موجب شده است
تا بسياري از عقايد و احكام ديني از متن اين كتاب شريف در اختيار مسلمانان
قرار گيرد. بسياري از مفسران شيعه در كتابهاي خود كه مورد پذيرش اهل سنت
نيز قرار گرفته است،[3] را با استفاده از روايات اهلبيت(عليهم السّلام) ,
بيش از صد آيه ر آوردهاند كه در شأن موعود حقيقي دين اسلام نازل شده است.
در اين قسمت, به برخي از اين آيات و روايات اشاره كنيم تا نسل جوان, بيشتر
و بهتر با عقايد شيعه كه منطبق با آيات قرآن است, آشنا شود.
الف) خداوند به مؤمنان وعده داده است آنان را در زمين, نماينده خود سازد.[4] در تفسير عياشي از امام سجاد(عليه السّلام) نقل شده كه فرمود: «به خدا, اين عده از دوستان ما اهل بيت(عليهم السّلام) هستند كه به دست مردي از ما كه مهدي اين امت است، براي اصلاح دنيا قيام ميكنند».[5]
ب) «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنّ عَلَى الّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي اْلأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ».[6] در اين آيه مشهور، اراده الهي در پيشوا ساختن آنان كه در زمين مورد ستم قرار گرفتند، مطرح شده است. حضرت امير مؤمنان علي(عليه السّلام) ميفرمايد: «اينان كه در زمين ستم ديدند، خاندان رسول خدا(صلّي الله عليه و آله و سلّم) هستند كه خداوند پس از سختي كه ميبينند، مهدي آنان را برميانگيزد تا آنان را عزيز دارد و دشمنانشان را خوار گرداند».[7]
ج) «قُلْ جاءَ الْحَقّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقًا.»[8] در اين آيه معروف, اصل كلي و اساسي و سنت جاودان الهي بيان شده است. مفهوم اين آيه مايه دلگرمي همه پيروان حق و رهپويان راه سعادت است.
الف) خداوند به مؤمنان وعده داده است آنان را در زمين, نماينده خود سازد.[4] در تفسير عياشي از امام سجاد(عليه السّلام) نقل شده كه فرمود: «به خدا, اين عده از دوستان ما اهل بيت(عليهم السّلام) هستند كه به دست مردي از ما كه مهدي اين امت است، براي اصلاح دنيا قيام ميكنند».[5]
ب) «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنّ عَلَى الّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي اْلأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ».[6] در اين آيه مشهور، اراده الهي در پيشوا ساختن آنان كه در زمين مورد ستم قرار گرفتند، مطرح شده است. حضرت امير مؤمنان علي(عليه السّلام) ميفرمايد: «اينان كه در زمين ستم ديدند، خاندان رسول خدا(صلّي الله عليه و آله و سلّم) هستند كه خداوند پس از سختي كه ميبينند، مهدي آنان را برميانگيزد تا آنان را عزيز دارد و دشمنانشان را خوار گرداند».[7]
ج) «قُلْ جاءَ الْحَقّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقًا.»[8] در اين آيه معروف, اصل كلي و اساسي و سنت جاودان الهي بيان شده است. مفهوم اين آيه مايه دلگرمي همه پيروان حق و رهپويان راه سعادت است.
موعود جهان در انديشه مسيحيان
در
مجموعه باورهاي مسيحيان، نجاتدهنده جهان با عنوان «فارقليط» خواهد آمد.
وي كه تسليدهنده، شفيع و مددكار است, جهان سراسر فساد و تباهي را نجات
ميبخشد. در انجيل يوحنا آمده است كه خداوند تسليدهندهاي ديگر به آنان
عطا خواهد كرد تا هميشه همراهشان باشد. در اين كتاب تصريح شده است كه
عيسي(عليه السّلام) فرمود: «من به شما راست ميگويم كه رفتن من براي شما
مفيد است؛ زيرا اگر نروم، تسليدهنده نزد شما نخواهد آمد. اگر بروم، او را
نزد شما ميفرستم و چون او آيد، جهان را بر عدالت و داوري ملزم خواهد
كرد.»[9] در اين متن آسماني مشخص شده كه موعود پس از رفتن مسيح ميآيد و
بديهي است مسيح نميتواند موعود مسيحيان باشد.
اين نجاتدهنده، همان موعودي است كه در اخبار اسلامي نيز به آن اشاره شده است. انجيلها مجموعه مواعظ و رهنمودهايي است كه حضرت عيسي(عليه السّلام) به شاگردانش القا كرده است و آنان آن را جمعآوري كردهاند. در عهد جديد، نشانههاي برگزيدهاي آمده است كه بشر را در حساسترين روزگار تاريخ، از سقوط و نابودي نجات ميدهد و جهان را در سايه امنيت، آرامش و حكومت واحد جهاني خود اداره ميكند.
اين نجاتدهنده، همان موعودي است كه در اخبار اسلامي نيز به آن اشاره شده است. انجيلها مجموعه مواعظ و رهنمودهايي است كه حضرت عيسي(عليه السّلام) به شاگردانش القا كرده است و آنان آن را جمعآوري كردهاند. در عهد جديد، نشانههاي برگزيدهاي آمده است كه بشر را در حساسترين روزگار تاريخ، از سقوط و نابودي نجات ميدهد و جهان را در سايه امنيت، آرامش و حكومت واحد جهاني خود اداره ميكند.
موعود در انديشه يهود
شور
و التهاب براي آمدن موعود آخرالزمان در سراسر تاريخ پرفراز و نشيب يهود به
چشم ميخورد. آنان در طول دوران حيات خويش، هرگونه خواري و تحقير را به
اميد روزي بر خود هموار كردهاند كه موعود بيايد و آنان را از گرداب ذلت و
درد رهايي بخشد و فرمانرواي جهان گرداند. اين مسئله در كتابهاي يهود به
چشم ميخورد. در باب دوم كتاب حقوق نبي آمده است: «اگرچه تأخير نمايد,
برايش منتظر باش؛ زيرا كه البته خواهد آمد.»[10] همچنين مضاميني چون
«موعود، مسكينان را به عدالت داوري خواهد كرد»، «به راستي حكم خواهد كرد و
«كمربند كمرش, عدالت خواهد بود»، در مجموعه عقايد يهود آمده است. آنان
معتقدند نجاتدهنده، انساني است همانند ديگران، ولي برخوردار از جلوه و
جبروت خدايي و جهان را با نور خويش كه جلوهاي از نور خداست، روشن خواهد
كرد. بنابراين، اصل ظهور منجي نزد پيروان يهود، ثابت و مسلّم است و اين
قوم، مطابق اخبار كتابهاي خويش، در انتظار كسي هستند كه در روزگار بحراني
جهان خواهد آمد.
بايد دانست آنان بر اين باورند كه موعود، تمام اديان را يگانه ميسازد و قدرتها را سركوب ميكند. آرزوي يهود، فرا رسيدن روزي است كه با ظهور موعود منتظر، بر همه بشر مسلط شوند.
بايد دانست آنان بر اين باورند كه موعود، تمام اديان را يگانه ميسازد و قدرتها را سركوب ميكند. آرزوي يهود، فرا رسيدن روزي است كه با ظهور موعود منتظر، بر همه بشر مسلط شوند.
موعود آسماني در دين ايرانى
موعودشناسي
در آموزههاي زرتشت، به عنوان مكمّل اصل رستاخيز و معاد مطرح شده است. بر
اساس اين عقايد، شمار فراواني از انسانهاي موعود در آستانه رستاخيز، هر
كدام در جايي ظهور ميكنند و بهگونهاي براي نابودي دروغ و حاكميت راستي
ميكوشند. با اين حال, در اين آيين، از كسي سخن گفته ميشود كه در آينده
خواهد آمد و راه سعادت را به مردم خواهد آموخت. او «سوشيانس» است.[11] ريشه
اين كلمه به معناي سود و سودمندي است و سوشيانس، فردي است كه از وجودش,
سود و نفع برميخيزد و سود رساننده است.
زرتشتيان منتظر سه موعود هستند كه هر كدام از آنان به فاصله هزار سال از ديگري ظهور خواهد كرد و سومين آنان، مظهر و پيكر قانون مقدس است و او همان موعودي است كه با نام «سوشيانس» خواهد آمد.[12] وي با پيدايش نشانههايي از جمله متوقف شدن خورشيد در وسط آسمان، ظهور ميكند و اهريمن و ديو دروغ را نيست و نبود ميگرداند. ياران موعود زرتشت كه از جاودانان هستند، همراه وي قيام ميكنند تا مردگان برخيزند و جهان معنوي روي نمايد.
زرتشتيان منتظر سه موعود هستند كه هر كدام از آنان به فاصله هزار سال از ديگري ظهور خواهد كرد و سومين آنان، مظهر و پيكر قانون مقدس است و او همان موعودي است كه با نام «سوشيانس» خواهد آمد.[12] وي با پيدايش نشانههايي از جمله متوقف شدن خورشيد در وسط آسمان، ظهور ميكند و اهريمن و ديو دروغ را نيست و نبود ميگرداند. ياران موعود زرتشت كه از جاودانان هستند، همراه وي قيام ميكنند تا مردگان برخيزند و جهان معنوي روي نمايد.
موعود حاضر و امام ناظر
يكياز
شايعترين پرسشها كه گاه براي نسل جوان به صورت شبهه مطرح ميشود، اشاره
به اين معناست كه در زمان غيبت، وقتي دست مردم از محضر امام زمان(عج) كوتاه
است و ديدگان از ديدار او محروم مانده، شيوه بهرهمندي از وجود موعودي كه
ديده نميشود، چگونه است؟
به صورت ظاهر، ديده ما از ديدن او محروم است، ولي وجود امام موعود، همانند خورشيد فروزاني است كه در پس ابري ظاهري پنهان مانده است و جهان هستي از پرتو وجودش به بقاي خود ادامه ميدهد. به اين معنا در كلام نبوي تصريح شده كه درباره فيوضات مهدي موعود(عليه السّلام) فرمود: «قسم به پروردگاري كه مرا به پيامبري برانگيخت، از وي نفع ميبرند و از نور ولايتش كسب نور ميكنند؛ چنانكه از خورشيد استفاده ميكنند، هنگامي كه پشت ابرها قرار بگيرد.»[13] همين مطلب در توقيعي كه از ناحيه مقدسه خطاب به اسحاق بن يعقوب صادر شد، آمده است كه فرمود: «اما چگونگي استفاده مردم از من، بسان استفاده آنهاست از خورشيد، هنگاميكه پشت ابر پنهان ميشود.»[14]
بنابراين، امام همانگونه كه وظيفه راهنمايي ظاهري را بر عهده دارد، ولايت و رهبري باطني اعمال را نيز عهدهدار است و حيات معنوي مردم را تنظيم ميكند. پس مشخص ميشود كه موعود حقيقي اسلام، هميشه حاضر است و با عنوان «حجت خدا», ناظر بر اعمال انسانهاست.
به صورت ظاهر، ديده ما از ديدن او محروم است، ولي وجود امام موعود، همانند خورشيد فروزاني است كه در پس ابري ظاهري پنهان مانده است و جهان هستي از پرتو وجودش به بقاي خود ادامه ميدهد. به اين معنا در كلام نبوي تصريح شده كه درباره فيوضات مهدي موعود(عليه السّلام) فرمود: «قسم به پروردگاري كه مرا به پيامبري برانگيخت، از وي نفع ميبرند و از نور ولايتش كسب نور ميكنند؛ چنانكه از خورشيد استفاده ميكنند، هنگامي كه پشت ابرها قرار بگيرد.»[13] همين مطلب در توقيعي كه از ناحيه مقدسه خطاب به اسحاق بن يعقوب صادر شد، آمده است كه فرمود: «اما چگونگي استفاده مردم از من، بسان استفاده آنهاست از خورشيد، هنگاميكه پشت ابر پنهان ميشود.»[14]
بنابراين، امام همانگونه كه وظيفه راهنمايي ظاهري را بر عهده دارد، ولايت و رهبري باطني اعمال را نيز عهدهدار است و حيات معنوي مردم را تنظيم ميكند. پس مشخص ميشود كه موعود حقيقي اسلام، هميشه حاضر است و با عنوان «حجت خدا», ناظر بر اعمال انسانهاست.
موعود واقعي و عدالت مهدوى
انتظار
كشيدن براي مقدم دلدار در فرداي دميدن صبحي خجسته و نورانى، شعلهاي است
كه در جان عاشقان و دلدادگان موعود روزبهروز گسترش مييابد. انتظار،
انتظار سربرآوردن سپيدهدمي است كه مرهمگذار دلهاي شكسته و انيس جانهاي
خسته بيايد. شوق انتظارش در دلهاي دلباختگانش, ديدني است؛ او كه عطر
يادش، جان را معطر و خورشيد جمالش، از پس پرده غيبت، جان و جهان را نوراني
ميسازد. آن عزيز موعود كه وعده الهي است و موعود انبياي گرامي و بشارت
اديان آسماني كه: «الذي وَعَدَاللهُ بِهِ الاُمَم».[15]
جهان امروز، تشنه عملي شدن اين نويدهاست و در انتظار طلوع ستاره عدالت و رحمت. جهان امروز، اميدوار به ظهور موعودي است كه ساحل امن و امان را بنماياند و چشم انتظار يوسفي است كه صد قافله دل همره اوست. امروز يكتاپرستان، نه تنها موعودباورى كه مهديطلبي را در جان خويش احساس ميكنند. امروز بشر به دنبال موعودي است كه از نسل امامان حق و از تبار رسولان برگزيده است. امروز انسانيت براي انسان شدن, چشم به راه روز نجاتي است كه ذخيره الهي بيايد و عدالت موعود را به ارمغان آورد.
جهان امروز، تشنه عملي شدن اين نويدهاست و در انتظار طلوع ستاره عدالت و رحمت. جهان امروز، اميدوار به ظهور موعودي است كه ساحل امن و امان را بنماياند و چشم انتظار يوسفي است كه صد قافله دل همره اوست. امروز يكتاپرستان، نه تنها موعودباورى كه مهديطلبي را در جان خويش احساس ميكنند. امروز بشر به دنبال موعودي است كه از نسل امامان حق و از تبار رسولان برگزيده است. امروز انسانيت براي انسان شدن, چشم به راه روز نجاتي است كه ذخيره الهي بيايد و عدالت موعود را به ارمغان آورد.
پينوشتها:
[1]. مريم آخوندى، همگرايي اديان و مذاهب در اعتقاد به موعود، ص 16.
[2]. بقره: 218.
[3]. همانند كتاب المحجه اثر سيد هاشم بحرانى كه در كتاب ينابيع الموده شيخ سليمان حنفي آمده است.
[4]. نور: 54.
[5]. تفسير مجمعالبيان، ج 18، ص 690.
[6]. قصص: 5.
[7]. سيد هاشم بحرانى، سيماي حضرت مهدي در قرآن، ص 301.
[8]. اسراء: 81.
[9]. مجله انتظار موعود، ش 15، ص 155.
[10]. علي دوانى، موعودي كه جهان در انتظار اوست، ص 41.
[11]. موعودي كه جهان در انتظار اوست، ص 35.
[12]. مجله انتظار موعود, ش 15, ص 162.
[13]. بحارالانوار،ج 36، ص 53.
[14]. همان، ج 53، ص 181.
[15]. شيخ عباس قمى، منتهي الآمال، ج 2، ص 860.
[2]. بقره: 218.
[3]. همانند كتاب المحجه اثر سيد هاشم بحرانى كه در كتاب ينابيع الموده شيخ سليمان حنفي آمده است.
[4]. نور: 54.
[5]. تفسير مجمعالبيان، ج 18، ص 690.
[6]. قصص: 5.
[7]. سيد هاشم بحرانى، سيماي حضرت مهدي در قرآن، ص 301.
[8]. اسراء: 81.
[9]. مجله انتظار موعود، ش 15، ص 155.
[10]. علي دوانى، موعودي كه جهان در انتظار اوست، ص 41.
[11]. موعودي كه جهان در انتظار اوست، ص 35.
[12]. مجله انتظار موعود, ش 15, ص 162.
[13]. بحارالانوار،ج 36، ص 53.
[14]. همان، ج 53، ص 181.
[15]. شيخ عباس قمى، منتهي الآمال، ج 2، ص 860.
نويسنده: سيد محمدحسين هرندى
--------
منبع :
گلبرگ شماره 110
منبع :
گلبرگ شماره 110
+ نوشته شده در جمعه شانزدهم مهر ۱۳۸۹ ساعت 19:17 توسط منتظر آقا
|