بنا به مندرجات كتاب پهلوي دادستان دينيك، هنگامي كه در آخرالزمان سوشيانس ظهور كند، قيامت مردگان به مدت 57 سال به طول مي‏انجامد. در اين مدت، سوشيانس در كشور مركزي، يعني خونيرس، ( (26) فرمانروا خواهد بود، و شش تن از يارانش در شش كشور ديگر. اينان در طي مدت فرمانروايي‏شان، كه بايد به نوعي فرمانروايي معنوي و روحاني تلقي شود، همواره در حال اطاعت از سوشيانس و مجري فرمانهاي وي خواهند بود. اين شش پارساي جاوداني عبارت‏اند از:
.1 رئوچس چئشمن (Caesman ـ Raocas) يعني روشني پاشنده، كه در دادستان دينيك (فصل 36، فقره 4) روشن چشم (Casm Rosan) ياد شده است، و در كشور ارزه (Arezah) يعني كشور غربي فرمانده خواهد بود.
.2 هور چئشمن (Caesman ـ Hvare) يعني فروغ خورشيد پاشنده، كه در دادستان دينيك خور چشم (Xor Casm) آمده است، و در سوه (Savah) يعني كشور شرقي، فرمانده خواهد بود .
.3 فرادت خوارنه (Fradat xvarenah) يعني فرپرور، كه در دادستان دينيك فرادت ـ فره (Fradat Frrah) آمده است، و در كشور فرد ذفش (Fradzafs) يعني كشور جنوب شرقي فرمانده خواهد بود.
.4 ويذت خوارنه (Vidhat xvarenah) يعني از فر برخوردار، كه در دادستان دينيك وردت فره (Varedat Farrah) آمده است، و در كشور ويد ذفش (Vida zafs) يعني كشور جنوب غربي فرمانروا خواهد بود.
.5 وئورو ـ نمه (Vouru nemah) يعني فراخ نيايش، كه در دادستان دينيك كامك نيايش (Kamak Vaxsisn) آمده است، و در كشور وروبرشت (Vorubarest) يعني كشور شمال غربي فرمانروا خواهد بود.
.6 وئورو ـ سوه (Vouru Savah) يعني فراخ سود، كه در دادستان دينيك كامك سود (Kamak Sud) آمده است، و در كشور وروجرشت (Vorujarest) يعني كشور شمال شرقي فرمانده خواهد بود. (27)
پس از اين شش نام، در بند 128، يشت سيزدهم، از سه تن ديگر نيز ياد شده و فروشي‏شان مورد ستايش قرار گرفته است. اينها در اصل همان سه پسر آينده زرتشت يا موعودهاي نجاتبخشي هستند كه در هزاره آخر عمر جهان، به فاصله هزار سال از همديگر، ظهور خواهند كرد. اين سه تن عبارت‏اند از: (28)
اوخشيت ارته (Ukhsyat ereta) يعني پروراننده قانون مقدس (نيرو دهنده و رواكننده قانون دين و داد زرتشت) . (29)
امروزه اين نام را اوشيدريا هوشيدر گويند، و در كتب پهلوي به صورت خورشيتدر يا اوشيتر آمده است. گاه كلمه بامي را به آن افزوده، هوشيدربامي مي‏گويند، كه به معني هوشيدر درخشان است.
اوخشيت نمه (Ukhsyat nemah) يا اوخشيت نمنگه، يعني پروراننده نماز و نيايش. امروزه آن را اوشيدرماه يا هوشيدرماه گويند، ولي در كتب پهلوي به صورت خورشيتماه و اوشيترماه ضبط شده است. استاد پورداود مي‏نويسد: در واقع بايستي اوشيدر نماز بگويند؛ چه، كلمه نمنگه به معني نماز است . (30)
استوت ارته (Astvat ereta)، يعني كسي كه مظهر و پيكر قانون مقدس است. در خود اوستا نيز به معني لفظي اين كلمه اشاره شده و در بند 129، يشت سيزدهم، مي‏خوانيم:
كسي كه سوشيانت پيروزگر ناميده خواهد شد و استوت ارته ناميده خواهد شد. از اين‏جهت سوشيانت، براي اين‏كه او به‏سراسر جهان مادي سود خواهد بخشيد؛ از اين جهت استوت ارته، براي اين كه او آنچه را جسم و جاني است پيكر فناناپذير خواهد بخشيد، از براي مقاومت كردن بر ضد دروغ جنس دوپا (بشر) . از براي مقاومت كردن در ستيزه‏اي كه از طرف پاكدينان برانگيخته شده باشد. (31)
و اين استوت ارته همان سوشيانس، يعني سومين و آخرين موعود در آيين مزديسناست. در اوستا هر جا كه سوشيانت به صورت مفرد آمده، از او آخرين موعود، يعني استوت ارته اراده‏گرديده است؛ چنان كه امروزه نيز هر وقت به طور عام سوشيانس مي‏گوييم، مقصود همان‏آخرين نجاتبخش و موعود است؛ مثلا دريسنا كه ذكرش گذشت، (26/10) در آن جايي كه به فروهر نخستين بشر كيومرث تا به سوشيانت درود فرستاده مي‏شود. و يا دريسنا (59/28) كه آمده است: به سوشيانت پيروزگر درود مي‏فرستيم. همچنين در ويسپرد (2/5) به كسي درود فرستاده مي‏شود كه به كلام سوشيانت ـ كه از پرتوش جهان راستي برپا خواهد شد ـ متكي‏باشد. بي‏شك مقصود از سوشيانت در فقرات مذكور، همان استوت ارته يا آخرين موعود است. (32)
چنان كه اشارت رفت، اين سه برادر از پشت و نطفه زرتشت پيامبر ايران هستند. بنابر سنت نطفه زرتشت را ايزد نريوسنگ برگرفت و به فرشته آب ناهيد سپرد، كه آن را در درياچه كيانسيه (هامون) حفظ كرد. در آغاز هزاره يازدهم دوشيزه‏اي از خاندان بهروز خداپرست و پرهيزگار در آن درياچه آبتني مي‏كند و از آن نطفه آبستن مي‏شود. پس از سپري شدن نه ماه، هوشيدر پا به عرصه دنيإ؛ پ‏پ حأ خواهد گذاشت. اين پسر در سي سالگي از طرف اهورامزدا برانگيخته مي‏شود و دين در پرتو ظهور وي جان مي‏گيرد. از جمله علامات ظهور وي اين است كه خورشيد ده شبانه روز غيرمتحرك در آسمان خواهد ماند و به هفت كشور روي زمين خواهد تابيد. آن كه دلش با خدا نيست، با ديدن اين شگفتي، از هول و هراس، جان خواهد باخت و زمين از ناپاكان تهي خواهد گشت.
در آغاز هزاره دوازدهم دگرباره دوشيزه‏اي از خاندان بهروز در درياچه هامون تن خود را مي‏شويد و از نطفه زرتشت بارور مي‏شود، و از او هوشيدرماه زاده خواهد شد و در سي سالگي به رسالت خواهد رسيد. در هنگام ظهور وي، خورشيد بيست شبانه روز ميان آسمان مي‏ايستد . در دوران شهرياري روحاني هوشيدرماه، ضحاك از كوه دماوند زنجير گسيخته، و به ستمگري و بيداد مي‏پردازد. به فرمان اهورامزدا يل نامور، گرشاسب، از دشت زابلستان به پا مي‏خيزد و آن ناپاك را هلاك مي‏كند.
در پايان هزاره دوازدهم، باز از خاندان بهروز، دوشيزه‏اي در آب هامون شست و شو مي‏كند و بارور مي‏شود و از او سوشيانس، آخرين آفريده اهورامزدا، متولد مي‏شود. در سي سالگي مزديسنا امانت رسالت را به وي واگذار مي‏كند. به واسطه نشانه متوقف شدن خورشيد در وسط آسمان، به عالميان ظهور سوشيانس و نوكننده جهان بشارت داده خواهد شد. از ظهور وي اهريمن و ديو دروغ نيست و نابود گردد. ياران آن موعود، كه از جاودانان هستند، قيام مي‏كنند و همراه وي خواهند بود تا مردگان برخيزند و جهان معنوي روي نمايد. (33)
اسامي مادران اين سه موعود در اوستا محفوظ مانده، چنان كه در يشت سيزدهم، بند 141ـ 142، در اين باره آمده است: فروهر پاكدين دوشيزه سروتت فذري را مي‏ستاييم. فروهر پاكدين دوشيزه ونگهوفذري را مي‏ستاييم. فروهر پاكدين دوشيزه اردت فذري را مي‏ستاييم. كسي كه همچنين ويسپه تئوروئيري ناميده (خواهد شد) . از اين جهت ويسپه تئوروئيري، براي اين كه كسي را خواهد زاييد كه همه آزارهاي ديوها و مردمان را دور خواهد نمود. (34)
شرح اسامي مذكور به ترتيب ذكر نام ايشان چنين است: سروتت فذري (Srutat fedhri)، مادرهوشيدر، و به معناي كسي كه پدرش نامي و مشهور است. ونگهوفذري (Vanghu fedhri)، مادر هوشيدرماه، و به معناي كسي كه از پدري شريف و نيك است. اردت فذري (Eredat fedhri)، مادر سوشيانس، و به معناي كسي كه موجب آبروي پدر و شرف اوست. ويسپه تئوروئيري (Vispa taurvairi) نام ديگر وي است، و به معناي كسي كه همه را شكست مي‏دهد. (35)


نويسنده : سيد حسن حسيني (آصف)
ادامه دارد ...
--------
منبع :
ماهنامه هفت آسمان، شماره 3 و 4