آرمانشهر در انديشه يهود (6)
2-3.
كارويژههاي سيستمي
كار ويژههاي سيستمي، از ديگر
كارويژههاي تشكيلدهنده نظام سياسي يا حكومت است كه در سياستهاي نظام،
دخالت مستقيم ندارد؛ ولي در تغيير يا حفظ نظام، نقش اساسي داشته ومواردي
چون جامعهپذيري يا شيوه فهم قواعد، چگونگي انتخاب ياران و كارگزاران حكومت
و نحوه جريان يافتن ارتباطات و اطلاعات در جامعه را دربر ميگيرد.
1-2-3.
جامعهپذيري
يكي از مسائلي كه در حكومت آرماني يهود
براي رشد وتعالي مردم لازم است، جامعهپذيري يا چگونگي يكيشدن مردم با
فرهنگ و آموزشهايي است كه جامعه به مردم ميدهد و بدينوسيله آنچه مورد
نظر حكومت است، در مردم دروني ميكند. آن زمان، حكومت، زمينه مطلوب براي
كسب كمال اخلاقي و عقلاني را فراهم ميكند كه اين امر، لازمه تشكيل حكومت
آرماني است.
ابن ميمون، فيلسوف و دانشمند يهودي معتقد است آنچه عصر مسيحا را ممتاز ميسازد، دانش الهي و دين است، نه مواهب و معجزات طبيعي؛ به گونهاي كه بزرگترين نعمت آن روزگار در نظر او اين است كه انسان، خواهد توانست فارغ از موانع جنگ وستيز، تمام وقت خود را وقف مطالعه حكمت و عمل به شريعت الهي كنند. او علم، حكمت و حقيقت را از ويژگيهاي آن دوران شكوهمند دانسته و معتقد است كه خود مسيحا، از سليمان، حكيمتر و تقريباً به عظمت موسي خواهد بود. او كلمة خدا را به همه خواهد آموخت و همة امتها به او گوش فرا خواهند داد.[44]
در بخشي از وقايع عصر گئولا[45] يا دوره نجات نهايي نيز به درك الهيت و آگاهي واقعي از وجود خداوند اشاره شده است و در «يرميا» هم آمده است كه خداوند ميفرمايد:
پس از آن ايام، دانش خود را در نهاد آنها گذارده و تعاليم خود را بر قلب آنها خواهم نوشت؛ به گونهاي كه ديگر كسي همنوعش را تعليم نخواهد داد كه خدا را بشناسيد؛ زيرا همه انسانها مرا خواهند شناخت، از كوچكترين تا بزرگترين آنها.[46]
در حبقوق نيز بر اين امر تاكيد شده است: «زمين، از دانش الهي و شناخت جلال او مملو خواهد شد؛ همانند آبهايي كه دريا را ميپوشاند».[47]
نيز در اشعياء آمده است: «جهان، از معرفت خداوند پر خواهد شد؛ مثل آبهايي كه دريا را ميپوشاند».[48]
با اين اوصاف، ميتوان گفت: در آن زمان، چنان تحول عظيم علمي و فرهنگي به وجود ميآيد كه همه مردمان، به خداي يگانه ايمان خواهند آورد. نيز درهاي رشتههاي گوناگون علم و دانش به روي انسانها گشوده ميشود، سطح معلومات بشري بالا ميرود و راهي را كه بشريت در طول تاريخ در هزاران سال پيش به دنبال آن بوده، در زمان كوتاهي ميپيمايد؛ چرا كه عقلها كامل و انديشهها شكوفا ميشود و كوتهبيني و تنگنظري از بين رفته و انسانها، به كمال و بلوغ عقلي ميرسند.[49]در اين زمان، امتها همه متحد شده و همگي همدوش هم به دنبال پرستش خداوند هستند:
زيرا كه آن زمان، به ملتها زبان پاك و روشني خواهم داد، تا جميع ايشان اسم خدا را بخوانند و يك دل و يك دوش او را عبادت كنند.[50]
در بخشهاي گوناگون از كتاب مقدس، بر اتحاد و يكيشدن قومها و مردم همه جهان تأكيد شده است؛ اما در برخي روايات كتب مقدس نيز صهيون يا اورشليم، تنها منبع الهام ديني معرفي شده است. جايي آمده است: «بياييد تا به كوه خداوند و خانه خداي يعقوب برآييم، تا طريقتهاي خويش را به ما تعليم دهد و به راههاي وي سلوك كنيم؛ زيرا شريعت از صهيون و كلام خداوند از اورشليم صادر خواهد شد».[51]
بنابراين بايد گفت: همة علوم و دانشهاي الهي، آن زمان مورد توجه قرار گرفته و مردم به دنبال كمال هستند. در چنين شرايطي، مردم به يكرنگي رسيده وجامعة آرماني شكل ميگيرد. حال اگر چه صهيون و اورشليم، تنها مكانهاي تعليم مردم هستند، بنابر اعتقاد يهود، تمام مردم، بدان سو حركت ميكنند، تا تعاليم لازم را فرا گرفته و به راههاي سلوك دست يابند.
ابن ميمون، فيلسوف و دانشمند يهودي معتقد است آنچه عصر مسيحا را ممتاز ميسازد، دانش الهي و دين است، نه مواهب و معجزات طبيعي؛ به گونهاي كه بزرگترين نعمت آن روزگار در نظر او اين است كه انسان، خواهد توانست فارغ از موانع جنگ وستيز، تمام وقت خود را وقف مطالعه حكمت و عمل به شريعت الهي كنند. او علم، حكمت و حقيقت را از ويژگيهاي آن دوران شكوهمند دانسته و معتقد است كه خود مسيحا، از سليمان، حكيمتر و تقريباً به عظمت موسي خواهد بود. او كلمة خدا را به همه خواهد آموخت و همة امتها به او گوش فرا خواهند داد.[44]
در بخشي از وقايع عصر گئولا[45] يا دوره نجات نهايي نيز به درك الهيت و آگاهي واقعي از وجود خداوند اشاره شده است و در «يرميا» هم آمده است كه خداوند ميفرمايد:
پس از آن ايام، دانش خود را در نهاد آنها گذارده و تعاليم خود را بر قلب آنها خواهم نوشت؛ به گونهاي كه ديگر كسي همنوعش را تعليم نخواهد داد كه خدا را بشناسيد؛ زيرا همه انسانها مرا خواهند شناخت، از كوچكترين تا بزرگترين آنها.[46]
در حبقوق نيز بر اين امر تاكيد شده است: «زمين، از دانش الهي و شناخت جلال او مملو خواهد شد؛ همانند آبهايي كه دريا را ميپوشاند».[47]
نيز در اشعياء آمده است: «جهان، از معرفت خداوند پر خواهد شد؛ مثل آبهايي كه دريا را ميپوشاند».[48]
با اين اوصاف، ميتوان گفت: در آن زمان، چنان تحول عظيم علمي و فرهنگي به وجود ميآيد كه همه مردمان، به خداي يگانه ايمان خواهند آورد. نيز درهاي رشتههاي گوناگون علم و دانش به روي انسانها گشوده ميشود، سطح معلومات بشري بالا ميرود و راهي را كه بشريت در طول تاريخ در هزاران سال پيش به دنبال آن بوده، در زمان كوتاهي ميپيمايد؛ چرا كه عقلها كامل و انديشهها شكوفا ميشود و كوتهبيني و تنگنظري از بين رفته و انسانها، به كمال و بلوغ عقلي ميرسند.[49]در اين زمان، امتها همه متحد شده و همگي همدوش هم به دنبال پرستش خداوند هستند:
زيرا كه آن زمان، به ملتها زبان پاك و روشني خواهم داد، تا جميع ايشان اسم خدا را بخوانند و يك دل و يك دوش او را عبادت كنند.[50]
در بخشهاي گوناگون از كتاب مقدس، بر اتحاد و يكيشدن قومها و مردم همه جهان تأكيد شده است؛ اما در برخي روايات كتب مقدس نيز صهيون يا اورشليم، تنها منبع الهام ديني معرفي شده است. جايي آمده است: «بياييد تا به كوه خداوند و خانه خداي يعقوب برآييم، تا طريقتهاي خويش را به ما تعليم دهد و به راههاي وي سلوك كنيم؛ زيرا شريعت از صهيون و كلام خداوند از اورشليم صادر خواهد شد».[51]
بنابراين بايد گفت: همة علوم و دانشهاي الهي، آن زمان مورد توجه قرار گرفته و مردم به دنبال كمال هستند. در چنين شرايطي، مردم به يكرنگي رسيده وجامعة آرماني شكل ميگيرد. حال اگر چه صهيون و اورشليم، تنها مكانهاي تعليم مردم هستند، بنابر اعتقاد يهود، تمام مردم، بدان سو حركت ميكنند، تا تعاليم لازم را فرا گرفته و به راههاي سلوك دست يابند.
2-2-3.
گزينش كارگزاران
از ديگر مسائلي كه در كارويژه سيستمي
مورد توجه قرار ميگيرد، گزينش كارگزاران است. كساني كه قرار است جامعه
آرماني را به رهبري ماشيح اداره كرده و ياوران او در كنترل جامعه باشند،
مسلماً بايد داراي ويژگيهاي خاصي باشند. در واقع، آنها برگزيدگان خدا
هستند؛ نه اينكه همچون حكومتهاي امروزي از طريق رأيگيري يا عوامل ديگر
بر سر كار آمده باشند، در اشعياء آمده است:
و قوم تو، همگي عادل و نيكوكار خواهند بود و براي هميشه، زمين را به ميراث خواهند برد.[52]
در مزمور هم اينگونه آمده است:
اما منتظران خداوند، وارث زمين خواهند بود؛ اما حليمان، وارث زمين خواهند شد و از فراواني سلامتي، متلذذ خواهند شد.[53]
بنابراين، ميتوان فهميد كساني كه در حكومت ماشيح خدمت ميكنند، افرادي هستند كه خدا، آنها را براي اين مقام برگزيده و از زشتي و دورويي بركنار بوده، به دنبال خدمت به ماشيح و جامعه آرماني هستند. در مكاشفة عزرا آمده است:
عبد من، مسيحا ظاهر خواهد شد همراه آناني كه در ايشان، نفس انساني است.[54]
و قوم تو، همگي عادل و نيكوكار خواهند بود و براي هميشه، زمين را به ميراث خواهند برد.[52]
در مزمور هم اينگونه آمده است:
اما منتظران خداوند، وارث زمين خواهند بود؛ اما حليمان، وارث زمين خواهند شد و از فراواني سلامتي، متلذذ خواهند شد.[53]
بنابراين، ميتوان فهميد كساني كه در حكومت ماشيح خدمت ميكنند، افرادي هستند كه خدا، آنها را براي اين مقام برگزيده و از زشتي و دورويي بركنار بوده، به دنبال خدمت به ماشيح و جامعه آرماني هستند. در مكاشفة عزرا آمده است:
عبد من، مسيحا ظاهر خواهد شد همراه آناني كه در ايشان، نفس انساني است.[54]
نويسنده
: سعيده معين نجف آبادي
ادامه دارد ... --------
منبع :
فصلنامه علمي تخصصي انتظار موعود شماره 26_25
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۸۹ ساعت 18:26 توسط منتظر آقا
|