هم‏چنين در كتاب معروف هندوها چنين اشاره شده است:
پادشاهى به دولت دنيا، به فرزند سيّد خلايق در دو جهان (كشن) تمام شود و كسى باشد كه بر كوه‏هاى مشرق و مغرب دنيا حكم براند و فرمان كند و بر ابرها سوار شود و فرشتگانْ كاركنان او باشند، جن و انس در خدمت او شوند و از «سودان» كه زير خط استواست تا سرزمين «تسعين» كه زير قطب شمالى است و ماوراى بحار را صاحب شود و دين خدا زنده گردد. و نام او «ايستاده» (قائم) باشد و خدا شناس باشد.(4)
به بيان زيباتر، در كتاب مهابا راتا و كتاب پورانه‏ها در اين خصوص آمده‏است:
همه اديان معتقدند كه در پايان هر دوره‏اى از تاريخ، بشر از لحاظ معنوى و اخلاقى رو به انحطاط مى‏رود و چون طبعاً و فطرتاً، در حال هبوط و دورى از مبدأ است و مانند احجار به سوى پايين حركت مى‏كند و نمى‏تواند به خودى خود به اين سير نزولى و انحطاط معنوى و اخلاقى خاتمه دهد، پس ناچار روزى يك شخصيت معنوىِ بلند پايه كه از مبدأ وحى و الهام سرچشمه مى‏گيرد، ظهور خواهد كرد و جهان را از تاريكى جهل و غفلت و ظلم و ستم نجات خواهد داد و....(5)
اصولاً فتوريسم (Fotorism) يعنى اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجى، عقيده‏اى است كه در كيش‏هاى آسمانىِ يهوديت (جودايسيم)، و زردشت (زوراستريانيسم)، مسيحيت (در سه مذهب عمده آن، يعنى كاتوليك، پروتستان و اردتدوكس) و خصوصاً دين مقدس اسلام به مثابه يك اصل مسلم گرفته شده است. درباره آن در مباحث تئولوژيك مذاهب آسمانى، رشته تئولوژى بيبلكيال، كاملاً شرح و بسط داده شده است.(6)

 
آيين زرتشتى
 
در كتاب‏هاى اوستا، زند، جاماسب نامه، داتستان دينيك، زراتشت نامه، موعودهايى معرّفى شده‏اند كه آنان را سوسيانت مى‏نامند. اين موعودها سه تن بوده‏اند كه مهم‏ترين آنان آخرين ايشان است و او را «سوسيانت پيروزگر» خوانده‏اند. اين سوشيانت، همان موعود است. چنان‏كه گفته‏اند: سوشيانت مزديسنان، به منزله گريشناى برهمنان بوداى پنجم بودائيان،(7) مسيح يهوديان، فارقليط عيسويان و مهدى مسلمانان است.
 
آيين يهود
 
يهوديان نيز كه خود را پيروان حضرت موسى(ع) مى‏دانند، منتظر موعودند. در آثار دينى يهود، اسفار تورات و ديگر كتاب‏هاى انبياى آنان همواره به موعود اشاره شده است. اما اين قوم، به حضرت مسيح(ع) و به حضرت محمد(ص) نگرويدند. بنابر اين، در برابر مسأله موعود و انتظار بسيار حساس و نگرانند. يهوديان نبايد به سادگى و غفلت از اين همه بشارت‏ها و اشارت‏ها بگذرند، بلكه بايد از ديگر منتظران، منتظرتر باشند و بيشتر به انتظار و آمادگى براى ظهور فكر كنند و از اين همه ظلم، خيانت، تجاوز و انسان كشى دست بردارند و از عواقب ظلم و ستم بترسند. آنان دو موعود كتاب‏هاى خود، يعنى مسيح(ع) و محمد(ص) را نپذيرفتند. اما از دست موعود سوم رها نخواهند شد.(8)
به هر حال، يهودى حق پوش چه بپذيرد يا نپذيرد در كتاب‏هاى يهوديت، عهد عتيق و دانيال پيامبر، كتاب حجى (حكا) ى پيامبر، صفينياى پيامبر، اسعياى پيامبر و زبور داود مطالبى درباره موعود آخر الزمان آمده است. پاره‏اى از علائم آخرالزمان، رجعت و شخصيت حضرت حجة بن الحسن المهدى(عج)، حتى اشاراتى درباره واقعه عاشورا در كتاب بشارات عهدين آمده است.
قرآن كريم مى‏فرمايد:
(وَ لَقَد كَتَبنا فِى الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكر اَنَّ الاَرضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحوُن)(9)؛
علاوه بر ذكر تورات در زبور نيز نوشتيم كه بندگان صالح من وارث زمين خواهند شد.
در متن زبور آمده است:
قوم‏ها را به انصاف داورى خواهد كرد، آسمان شادى كند و زمين مسرورگردد، دريا و پرى آن غرّش نمايند، صحرا و هر آن چه در آن است به‏وجد آيد. آن‏گاه تمام درختان جنگل مترنم خواهند نمود.(10) اما منتظران‏خداوند، وارث زمين خواهند شد، ... اما حليمان وارث زمين خواهند شد، زيرا كه بازوان شرير شكسته خواهد شد و اما صالحان را خداوند تأييد مى‏كند.(11)
 
نويسنده : سيد حسين اسحاقى
 
ادامه دارد ... --------
منبع :
سپيده اميد ، سيد حسين اسحاقى ، مركز پژوهشهاى اسلامى صدا و سيما