اتفاق مذاهب در موضوع موعود آخرالزمان (2)
2
ادامه دارد ... --------
منبع :
پايگاه اطلاع رساني امام مهدي
2- «ابوالمويد موفق خوارزمى حنفى»
(متوفاى 568) آن را با كمى تفاوت از «سليم بن قيس» از «سلمان محمدى» چنين
نقل مىكند:
«قال دخلت على النبى(صلي الله عليه واله)
واذاالحسين على فخذه و هو يقبل عينيه و يلثم فاه و يقول انك سيدابن
سيدابوسادة انك امام ابن امام ابوائمة، انك حجة ابن حجة ابوحجج تسعة من
صلبك تاسعهم قائمهم (9)
«مهدى موعود(عليه السلام) در كلام رسول خدا(صلي الله عليه واله) به احسن وجه تعيين شده و آن نهمين فرزند امام حسين(عليه السلام) است.»
«مهدى موعود(عليه السلام) در كلام رسول خدا(صلي الله عليه واله) به احسن وجه تعيين شده و آن نهمين فرزند امام حسين(عليه السلام) است.»
3- حافظ شيخ سليمان حنفى قندوزى حديث فوق
را در ينابيعالمودة باب 54 ص 168 و نيز در باب56 ص 258 از كتاب مودة
القربى تاليف سيد على بن شهاب همدانى شافعى (متوفاى786) نقل كرده است و
نيز در باب77 ص 445 باز از مودةالقربى و در باب 94 ، ص 492 از خوارزمى به
دو سند از سلمان فارسى و امام سجاد(عليه السلام) از پدرش امام حسين(عليه
السلام) نقل كرده كه دومى چنين است:
«عن على بن الحسين عن ابيه الحسين بن
على: دخلت على جدى رسولالله(صلي الله عليه واله) فاجلسنى على فخذه و قال
لى: ان الله اختار من صلبك يا حسين تسعة ائمة تاسعهم قائمهم و كلهم
فىالفضل و المنزلة عندالله سواء»
«امام مىفرمايد: به محضر جدم رسولالله(صلي الله عليه واله) داخل شدم مرا روى زانوى خويش نشانيد و فرمود خداوند از صلب تو نه نفر امام اختيار كرده كه نهم آنها قائم آنهاست و همه در فضيلت و مقام پيش خداوند يكسانند».
بنابراين مهدى(عليه السلام) يك مهدى معين و نهمين فرزند امام حسين(عليه السلام) است.
ناگفته نماند كه كتاب «مودة ذوىالقربى» تاليف سيد على بن شهاب همدانى شافعى (متوفاى786) حاوى چهارده فصل است كه شيخ سليمان حنفى همه آن كتاب را در «ينابيعالموده» آورده و آن را باب پنجاه و ششم اين كتاب قرار داده است و در فصل دهم تحت عنوان «المودة العاشرة فى عدد الائمه و ان المهدى منهم» حديث مبارك فوق را چنانكه گفته شد - در ص 258 از سليم بن قيس هلالى از سلمان فارسى از رسولالله(صلي الله عليه واله) نقل كرده است.
پس بنابر آنچه ما به دست آوردهايم حديث فوق در كتابهاى «مقتل خوارزمى» در «ارجحالمطالب» «مناقب مرتضوى» ، «مودة ذوىالقربى» و «ينابيع المودة» نقل شده است و دلالتبر مهدى شخصى دارد يعنى مهدى موعود(عليه السلام) فرزند نهم امام حسين(عليه السلام) است.
«امام مىفرمايد: به محضر جدم رسولالله(صلي الله عليه واله) داخل شدم مرا روى زانوى خويش نشانيد و فرمود خداوند از صلب تو نه نفر امام اختيار كرده كه نهم آنها قائم آنهاست و همه در فضيلت و مقام پيش خداوند يكسانند».
بنابراين مهدى(عليه السلام) يك مهدى معين و نهمين فرزند امام حسين(عليه السلام) است.
ناگفته نماند كه كتاب «مودة ذوىالقربى» تاليف سيد على بن شهاب همدانى شافعى (متوفاى786) حاوى چهارده فصل است كه شيخ سليمان حنفى همه آن كتاب را در «ينابيعالموده» آورده و آن را باب پنجاه و ششم اين كتاب قرار داده است و در فصل دهم تحت عنوان «المودة العاشرة فى عدد الائمه و ان المهدى منهم» حديث مبارك فوق را چنانكه گفته شد - در ص 258 از سليم بن قيس هلالى از سلمان فارسى از رسولالله(صلي الله عليه واله) نقل كرده است.
پس بنابر آنچه ما به دست آوردهايم حديث فوق در كتابهاى «مقتل خوارزمى» در «ارجحالمطالب» «مناقب مرتضوى» ، «مودة ذوىالقربى» و «ينابيع المودة» نقل شده است و دلالتبر مهدى شخصى دارد يعنى مهدى موعود(عليه السلام) فرزند نهم امام حسين(عليه السلام) است.
4- حموئى جوينى شافعى از عبدالله بن عباس
نقل كرده كه گفت:
«سمعت رسول الله(صلي الله عليه واله)
يقول انا و على و الحسن و الحسين و تسعة من ولدالحسين مطهرون معصومون»
(10)
«شنيدم كه حضرت مىفرمود من ، على ، حسن ، حسين ، و نه نفر از فرزندان حسين همه پاك شده از طرف خدا و معصوم هستيم».
و نيز همين حديث را از اصبغ بن نباته از عبدالله بن عباس نقل كرده است (11) وهمچنين در «ينابيع المودة» (12) از كتاب «مودة القربى» (مودت دهم) واز فرائدالسمطين (13) نقل شده است.
از اين حديث نيز روشن مىشود كه مهدى موعود(عليه السلام) فرزند نهم امام حسين(عليه السلام) است و اگر بگويند چه مانعى دارد كه فرزند امام حسين باشد ولى بعدا در آخرالزمان متولد شود؟! مىگوييم به قرينه روايات گذشته و روايات آينده، نه نفر پشتسر منظورند. يعنى امام دوازدهم فرزند نهم امام حسين(عليه السلام) است.
«شنيدم كه حضرت مىفرمود من ، على ، حسن ، حسين ، و نه نفر از فرزندان حسين همه پاك شده از طرف خدا و معصوم هستيم».
و نيز همين حديث را از اصبغ بن نباته از عبدالله بن عباس نقل كرده است (11) وهمچنين در «ينابيع المودة» (12) از كتاب «مودة القربى» (مودت دهم) واز فرائدالسمطين (13) نقل شده است.
از اين حديث نيز روشن مىشود كه مهدى موعود(عليه السلام) فرزند نهم امام حسين(عليه السلام) است و اگر بگويند چه مانعى دارد كه فرزند امام حسين باشد ولى بعدا در آخرالزمان متولد شود؟! مىگوييم به قرينه روايات گذشته و روايات آينده، نه نفر پشتسر منظورند. يعنى امام دوازدهم فرزند نهم امام حسين(عليه السلام) است.
5 - شبراوى شافعى مصرى (متوفاى 1172) در
كتاب «الاتحاف بحبالاشراف» (14) وابن صباغ مالكى در «فصول المهمة» (15)
نقل مىكنند كه:دعبلبنعلىخزاعى مىگويد: چون به محضر حضرت رضا(عليه
السلام) رسيدم و در ضمن قصيده خود اين دو شعر را خواندم كه
: خروج امام لا محالة خارج يقوم على اسم
الله و البركات يميز فينا كل حق و باطل و يجزى على النعماء النقمات
حضرت رضا(عليه السلام) با گريه سرش را بلند كرد و فرمود: اى دعبل! در اين دو شعر جبرئيل به زبان تو سخن گفته است آيا مىدانى آن امام كدام است كه قيام مىكند؟ گفتم: نمىدانم، فقط شنيدهام كه امامى از شما اهل بيت قيام كرده زمين را پر از عدل خواهد كرد.
«فقال: يا دعبل الامام بعدى محمد ابنى و بعده على ابنه و بعده ابنه الحسن و بعد الحسن ابنه الحجةالقائم المنتظر فى غيبة المطاع فى ظهوره و لو لم يبق منالدنيا الايوم واحد لطول الله ذلك اليوم حتى يخرج فيملاء الارض عدلا كما ملئت جورا».
«اى دعبل! امام بعد از من پسرم محمد و بعد از او پسر او ست و بعد از او حسن و بعد از حسن پسرش حجت قائم منتظر است. در غيبت مورد اطاعتخواهد بود و در وقت ظهورش اگر از عمر دنيا نماند مگر يك روز ، خدا آن روز را بلند خواهد كرد تا خروج نموده و زمين را پر از عدل و داد گرداند همانطور كه از ظلم پر شده باشد.»
شايان ذكر است كه اين حديث را شيخالاسلام حموئى در فرائدالسمطين از ابوالصلت عبدالسلام هروى (16) و حافظ قندوزى حنفى از فوائد حموئى شافعى (17) نقل كرده است
حضرت رضا(عليه السلام) با گريه سرش را بلند كرد و فرمود: اى دعبل! در اين دو شعر جبرئيل به زبان تو سخن گفته است آيا مىدانى آن امام كدام است كه قيام مىكند؟ گفتم: نمىدانم، فقط شنيدهام كه امامى از شما اهل بيت قيام كرده زمين را پر از عدل خواهد كرد.
«فقال: يا دعبل الامام بعدى محمد ابنى و بعده على ابنه و بعده ابنه الحسن و بعد الحسن ابنه الحجةالقائم المنتظر فى غيبة المطاع فى ظهوره و لو لم يبق منالدنيا الايوم واحد لطول الله ذلك اليوم حتى يخرج فيملاء الارض عدلا كما ملئت جورا».
«اى دعبل! امام بعد از من پسرم محمد و بعد از او پسر او ست و بعد از او حسن و بعد از حسن پسرش حجت قائم منتظر است. در غيبت مورد اطاعتخواهد بود و در وقت ظهورش اگر از عمر دنيا نماند مگر يك روز ، خدا آن روز را بلند خواهد كرد تا خروج نموده و زمين را پر از عدل و داد گرداند همانطور كه از ظلم پر شده باشد.»
شايان ذكر است كه اين حديث را شيخالاسلام حموئى در فرائدالسمطين از ابوالصلت عبدالسلام هروى (16) و حافظ قندوزى حنفى از فوائد حموئى شافعى (17) نقل كرده است
6- شيخالاسلام حموئى جوينى شافعى در
فرائد السمطين (18) از حسين بن خالد نقل كرده كه [امام]
علىبنموسىالرضا(عليه السلام) فرمود كسى كه ورع ندارد، دين ندارد و كسى
كه تقيه ندارد ايمان ندارد و «ان اكرمكم عندالله اتقيكم» يعنى عمل
كنندهتر به تقيه. گفته شد يابن رسولالله تا كى تقيه كنيم؟ فرمود: تا روز
وقت معلوم و آن روز خروج قائم ماست هر كسى تا قبل از خروج قائم تقيه را ترك
كند از مانيست .
«فقيل له يابن رسولالله و من القائم
منكم اهل البيت؟ قال: الرابع من ولدى ابن سيدة الاماء يطهر الله به الارض
من كل جور و يقدسها من كل ظلم و هوالذى يشك الناس فى ولادته و هو صاحب
الغيبة قبل خروجه فاذا خرج اشرقت الارض بنوره»
«گفته شد يابن رسولالله كداميك از شمااهل بيت، قائم است؟ فرمود: فرزند چهارم من ، پسر خانم كنيزان . خداوند به وسيله او زمين را از هر ظلم پاك و از هر ستم خالى مىگرداند. او همانست كه مردم در ولايت وى شك كنند و او صاحب غيبت است و چون خروج كند زمين بانورش روشن مىگردد.»
او همانست كه زمين براى وى پيچيده شود و براى وى سايهاى نباشد و او همان است كه منادى درباره وى از آسمان ندا مىكند. ندايى كه خدا آن را به گوش همه اهل زمين مىرساند. منادى مىگويد:بدانيد حجتخدا در نزد كعبه ظهور كرده تابع او شويد كه حق در او و با اوست و آن است قول خداى عزوجل كه مىفرمايد:
«ان نشا ننزل عليهم منالسماء آية فظلت اعناقهم لها خاضعين» (19)
اين حديث مانند حديثسابق دلالتبر مهدى معين دارد.
حافظ قندوزى همين حديث را از فرائد السمطين نقل كرده و مىگويد:
«قال الشيخ المحدث الفقيه محمد بن ابراهيم الجوينى الحموئى الشافعى فى كتابه فرائد السمطين عن دعبل الخزاعى ... » (20)
«گفته شد يابن رسولالله كداميك از شمااهل بيت، قائم است؟ فرمود: فرزند چهارم من ، پسر خانم كنيزان . خداوند به وسيله او زمين را از هر ظلم پاك و از هر ستم خالى مىگرداند. او همانست كه مردم در ولايت وى شك كنند و او صاحب غيبت است و چون خروج كند زمين بانورش روشن مىگردد.»
او همانست كه زمين براى وى پيچيده شود و براى وى سايهاى نباشد و او همان است كه منادى درباره وى از آسمان ندا مىكند. ندايى كه خدا آن را به گوش همه اهل زمين مىرساند. منادى مىگويد:بدانيد حجتخدا در نزد كعبه ظهور كرده تابع او شويد كه حق در او و با اوست و آن است قول خداى عزوجل كه مىفرمايد:
«ان نشا ننزل عليهم منالسماء آية فظلت اعناقهم لها خاضعين» (19)
اين حديث مانند حديثسابق دلالتبر مهدى معين دارد.
حافظ قندوزى همين حديث را از فرائد السمطين نقل كرده و مىگويد:
«قال الشيخ المحدث الفقيه محمد بن ابراهيم الجوينى الحموئى الشافعى فى كتابه فرائد السمطين عن دعبل الخزاعى ... » (20)
نويسنده
: على اكبر قرشى
ادامه دارد ... --------
منبع :
پايگاه اطلاع رساني امام مهدي
+ نوشته شده در جمعه پنجم شهریور ۱۳۸۹ ساعت 0:10 توسط منتظر آقا
|