توبه و تغییر، تنها راه، برای كاری كردن ا‌ست.

انقلاب، دیگرگون‌سازی ‌ست: انقلاب، دیگرگون شدن‌ست. انقلاب، دیگرگون كردن‌ست.

و «خلّاقیت»،

یعنی این‌كه شما كاری بكنید كه تا كنون نمی‌كرده‌اید؛ و در نتیجه، به دستاوردی نایل شوید، كه تاكنون در دنیای‌تان نبوده است!«انتظار» هم، نوعی انقلاب است؛

«انتظار» هم، نوعی خلّاقیت است. از «خلّاقیت انتظار»، می‌باید به‌طور «خلّاقانه» بهره گرفت.

وگرنه، همین انتظاری كه می‌توانست بهترین «فرصت» برای «زمین» و «زمان» باشد، به صورت بدترین «تهدید» رُخ می‌تواند نمود!

بیایید كاری بكنیم،

و با «مدیریتِ تهدیدها»، بهترین فُرصت‌های انسان و جهان را، بیافرینیم.

از هر فرصتی كه به خوبی استفاده نكنیم ـ باور كنید كه خودش به بدترین تهدید، تبدیل خواهد شد.

نمی‌شود كاری نكرد، و به جایی رسید؛ و شاید «مسأله‌شناسی»، نخستین كاری باشد كه باید كرد. آن كس كه مسأله‌هایش را نمی‌شناسد، و یا اگر می‌شناسد، آن‌ها را نمی‌تواند دسته‌بندی و اولویت‌بندی كند ـ حتماً ـ شكست خواهد خورد! ... امّا، آن‌كه مسألة خودش را ـ مسألة اساسی و حیاتی خودش را ـ  به خوبی شناخته است؛ به واقع، در راهِ نوآوری و «مهندسیِ‌ مجدّدِ زندگی»،‌ گام نهاده است. «خلّاقیت»، دوباره دیدن‌ست؛ و «نوآوری»، دست دادن با آینده‌یی ست كه آمدنی‌ست!


منبع: ماهنامه موعود شماره 120