«مروري نقادانه بر دو اثر پژوهشي دانشگاهي در غرب درباره مهدويت» بخش اول
تا حدود سه دهه پيش بيشتر پژوهشها درباره تشيع در جوامع غربي و به دست پژوهشگران مسيحي و يهودي انجام ميگرفت و كرسيهاي درسي دانشگاهي درباره اين موضوع، نيز در اين جوامع و در اختيار دانشمندان و استادان آنها بود. يافتههاي اين گونه پژوهشها نيز از روشهاي مكانيسم تاريخي استفاده ميكرد و محتواي آنها هم اساسا بر منابع دست دوم تكيه داشت.
در سالهاي (1981 و 1988) دو اثر پژوهشي در غرب منتشر شد كه نويسنده هر دو، از مسلمانان شيعه و مقيم غرب است. وي دكتر عبدالعزيز عبدالحسين ساشرينا، نام دارد كه در سال (1942 ميلادي) متولد شده و اصالتا از شيعيان اثني عشري آفريقاست. او تحصيلات دوره كارشناسي خود را در ايران گذرانده، دوره دكتراي مطالعات مذهبي را در دانشگاه تورنتوي كانادا سپري كرده و در سال 1976 از پايان نامه خود كه درباره مهدويت ميباشد، دفاع كرده است(1). وي به زبانهاي فارسي، عربي و انگليسي آشنايي كامل دارد و سير پژوهش خود را در اين زمينه ادامه داده و نخستين اثر خود را به صورت كتابي بر پايه تحقيقات دوره دكتري خود، منتشر كرده است(2) (كه در اين نقد از آن به عنوان «اثر اول» ياد ميشود). او پس از آن، طرح پژوهشي ديگري را آغاز ميكند و چندين دوره فرصت مطالعاتي را در ايران، عراق و اردن ميگذراند كه نتيجه آن به صورت كتاب ديگري منتشر ميشود.(3) (در اين نقد آن را «اثر دوم» ميناميم.) او مقدمه اين اثر را با اين فراز از دعاي افتتاح پايان ميبرد: «اللهم انا نرغب اليك في دولة كريمه تعزبه الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله و تجعلنا فيها من الدعاة الي طاعته والقاده الي سبيله و ترزقنا به كرامة الدنيا والاخرة».
وي اثر اول را به فاطمه، همسرش و اثر دوم را به ساحت مقدس حضرت ولي عصر(عج) (السلطان العادل المنتظر) تقديم ميكند و از دو پسرش عليرضا و محمدرضا كه او را در اين پژوهش همراهي كردهاند، سپاسگزاري مينمايد.
اثر نخست با نام «منجي اسلامي: اعتقاد به امام مهدي(عج) در تشيع اثني عشري» در قطع وزيري و در 230 صفحه، با قلم نسبتا ريز منتشر شده و از يك پيشگفتار، شش فصل، يك ضميمه، يك نمودار و يادداشتها، كتابنامه و فهرست اعلام تشكيل شده است.
فصلهاي كتاب به شرح زير طرح ريزي شده است:
فصل اول: مقدمه: مهدي (عج)، منجي اسلامي؛
فصل دوم: قائم المهدي، امام منجي دوازدهم؛
فصل سوم: غيبت امام دوازدهم؛
فصل چهارم: امامت امام غايب؛
فصل پنجم: رجعت امام مهدي(عج)؛
فصل ششم: نتيجهگيري؛
ضميمه: ويژگيهاي امام و نظام امامت مستند به كتاب الحجة علامه كليني؛
فرهنگ اصطلاحات.
نمودار: سلسله امامت در تشيع اثني عشري و تشيع اسماعيلي.
يادداشتها
اختصارات و كتابنامه انتخابي
نويسنده در پيشگفتار اين اثر مينويسد:
«دانشمندان متأخر غربي، در موضوع مهدويت، تقريبا چيزي ننوشتهاند و همين امر انگيزه انجام اين پژوهش و نگارش اين اثر علمي شد؛ طي پژوهش پايان نامه دوره دكتريام، ضرورت بررسي متون غني و گسترده در اين موضوع را احساس كردم، يافتههاي خود را بر علماي ديني عرضه داشتم و با آنها مباحثه كردم، بيآنكه توجه دقيق به مباني علمي جديد را ناديده انگارم. امري كه مرا به وصول به اين هدف آماده كرد همكاري در گسترده و بيدريغ استادها، دانشمندان، دوستان و همكاراني بود كه در تورنتو، مشهد مقدس و نجف اشرف داشتم.»
اين اثر براي درك تحولات معاصر ايران ـ كه با پيروزي انقلاب اسلامي به تشكيل نظام جمهوري اسلامي انجاميد ـ نيز تحولاتي كه در ديگر نواحي جهان اسلام كه شيعه از نيروي اجتماعي و سياسي برخوردارست، اهميت زيادي دارد. به طور كلي احاديث اسلامي درباره ظهور مهدي(عج)، رهبر نجاتبخش و هدايتگر الهي كه از نسل پيامبر بزرگ اسلام(ص) است، سخن گفتهاند. در تشيع اعتقاد به مهدي(عج) ستوني است كه تمام بناي روحاني و باطني دين بر آن استوار است. در اين اثر، ساشرينا با اين هدف كه عقيده مهدويت جنبه محوري و كليدي دارد، موضوع را با روش علمي در منابع اصلي اماميه بررسي و تكامل آييني اين ايده را موشكافانه مطالعه ميكند. او مفهوم منجي در مذاهب يهودي و مسيحي را با يكديگر مقايسه كرده و با مفهوم شيعي آن مطالعهاي تطبيقي انجام ميدهد سپس رابطه بسط يافته آن را بين مسلمانان شيعي و نظامهاي سياسي مقايسه ميكند. منابع اصلي وي در بسط نظريههاي آئيني مهدويت، بر پايه آثار دانشمندان صدر اول اماميه ـ كه تا زمان غيبت امام(ع) فاصله چنداني نداشته و انديشههاي خود را در زماني گسترش دادهاند كه در جهان اسلام در اقليت محض بودهاند ـ بنا شده است.
اين اثر با روششناسي مطالعه تاريخ اعتقاد به مهدويت ـ و نه خود اعتقاد به مهدويت ـ موضوع را مورد مطالعه علمي قرار داده است. به همين دليل: خواننده معتقد و مؤمن بايد به اين نكته توجه داشته باشد كه نگرش نويسنده به موضوع به عنوان يك پژوهشگر مطرح است نه به عنوان يك معتقد و با شيوه تعقل تاريخي موضوع را بررسي ميكند، نه از جنبه اعتقادي. به عبارت ديگر؛ پژوهش او با هدف تهيه تفسير مطلوبي از چگونگي يك جامعه مذهبي كه تحت نظر جنبههاي اجتماعي ـ سياسي، از اعتقاد به مهدويت حمايت ميكند انجام شده است.
نويسنده با تكيه بر تعاليم امامان معصوم(ع) ـ كه يكي از مؤلفههاي ايمان را عقلي دانستهاند كه به بصيرت و معرفت ديني ميانجامد ـ اين پژوهش را به پايان برده است. اين روش در آثار بزرگان فقها و علماء شيعه پيشينه داشته است. به عنوان مثال ميتوان به رساله «مسئلةالوجيزه فيالغيبه» اثر علي بن حسين معروف به سيد مرتضي (متوفي 436 ه .ق) اشاره كرد كه با روش استدلالي درباره طول عمر امام غايب(ع) به بحث پرداخته است. اين رساله ارزشمند كه در سال 1955 ميلادي در بغداد به چاپ رسيده توسط خود ساشرينا به زبان انگليسي ترجمه شده است.(4)
پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، علاقه به مطالعههاي مذهبي را در ميان جوانان مسلمان و معتقد در جهان رشد داد تا نه تنها جنبههاي اجتماعي و رواني مذهب خود را در جوامع غير مذهبي غربي، مورد پژوهش قرار دهند، بلكه مذهب خود را به طور كلي بينش و شناخت عميق بررسي كنند. اين امر، باعث شد كه پژوهشهاي مذهبي ـ كه محوريت آن بر پايه اعتقاد به مهدويت قرار دارد ـ وارد مرحله جديدي شود. تدوين اين اثر هم زمان با پيروزي انقلاب اسلامي (1357) در مشهد مقدس صورت گرفته در آن زمان، نويسنده براي انجام فرصت مطالعاتي و استفاده از منابع غني و اصيل اسلامي، در ايران اقامت داشته و تحت تأثير فضاي معنوي و شور و حال ايمان مذهبي آن قرار گرفته است.
اين اثر كتاب نامه نسبتا جامعي دارد كه مآخذ آن ميتواند دانشمندان، دانشجويان و پژوهشگران را در به دست آوردن اطلاعات بيشتر در زمينه مطالعاتي با موضوع مهدويت، ياري بخشد. هم چنين اين اثر يك واژه نامه فني را به همراه دارد كه مفاهيم و اصطلاحات فني مرتبط با مهدويت را با تعريف دقيق آئيني، كلامي و فقهي آن ارايه ميدهد و خواننده را از مراجعه به آثار متعدد و فرهنگ نامههاي گوناگون بينياز ميسازد.
نويسنده:دكتر سيد محمدتقي آيتاللهي
ادامه دارد ...
--------
منبع :
سايت انتظار