گل نرگس

از امام حسين(ع) نقل شده است که: در نهم از فرزندان من سنتي از يوسف و سنتي از موسي بن عمران است و او قائم ما اهل بيت است که خداوند امر او را تنها در يک شب اصلاح مي کند. 5

امام سجاد(ع) به ابوخالد مي فرمايند: اي ابا خالد! همانا اهل زمان غيبت قائم، که قائل و معتقد به امامت او و منتظر ظهورش هستند، افضل از هر زماني هستند چرا که بخاطر کثرت فهم و عقل، غيبت نزدشان به منزله مشاهده است و خداوند آنان را در اين زمان به منزله مجاهدين در پيشگاه پيامبر اکرم(ص) قرار داده است. 6

امام رضا (ع) به دعبل فرمود: اي دعبل! امام بعد از من محمد فرزندم و بعد از او فرزندش علي، بعد از علي فرزندش حسن و بعد از حسن فرزندش حجت قائم منتظر است که در زمان غيبتش مورد انتظار و به هنگام ظهورش مورد اطاعت است... 11
همچنین امام رضا (ع) می فرمایند: چه قدر شکيبايي و انتظار فرج زيباست که خداوند متعال فرمود:«شما انتظار بکشيد و من نيز در انتظارم»؛« منتظر بمانيد که من نيز با شما منتظر مي مانم»؛ پس شکيبايي پيشه کنيد که ظهور بعد از نااميدي از آن محقق مي شود و انسانهاي قبل از شما شکيباتر بودند. 12

امام جواد(ع) به حضرت عبدالعظيم حسني فرمود: اي ابوالقاسم همانا قائم از ما همان مهدي است که واجب است به هنگام غيبتش مردم انتظارش را بکشند و به هنگام ظهورش اطاعتش کنند و او سومين از فرزندان من است و قسم به آنکه محمد(ص) را مبعوث فرمود و ما را مخصوص به امامت قرار داد اگر از عمر دنيا جز يک روز باقي نمانده باشد، خداوند آن روز را طولاني مي کند تا اين که مهدي(ع) در آن خروج کند و زمين را پر از قسط و عدل نمايد همان گونه که از ظلم و جور پر شده بود و خداوند امر او را در يک شب اصلاح نمايد همانگونه که امر کليمش موسي را در يک شب اصلاح نمود و آن زماني بود که براي آوردن آتش براي اهلش رفت و به هنگام بازگشت رسول و نبي بود و سپس فرمود: برترين اعمال شيعه ما انتظار فرج است . 1۳

امام هادي(ع) فرمودند: همانا امام پس از من، فرزندم حسن و پس از او، فرزندش قائم است که زمين را پر از قسط و عدل خواهد ساخت همان گونه که از ظلم و جور پر شده باشد.1۴

پي نوشت:
1 – اثبات الهداه ، ج6 ، ص 386 .
2 – ر.ک: کمال الدين ،ج 1 ، ص 303 ،ح 14 .
3 – اثبات الهداه ،ج6 ، ص393 .
4 – کمال الدين ،ج 1 ، ص 315 .
5 – کمال الدين ،ج 1 ، ص 316 باب 30 ،ح 1.
6 – کمال الدين ،ج 1 ، ص 320 ،ح 2 .
7 – نعماني ، الغيبه ، ص 113 .
8 – کمال الدين ،ج 1 ، ص333 ،ح1 .
9 – شيخ طوسي ، الغيبه ، ص 102 .
10 – کمال الدين ،ج 2 ، ص 361 ،ح4 .
11 – کمال الدين ،ج 2 ، ص 372 ، ب 35 ، ح 6 .
12ـ بحارالانوار، ج 2، ص 129؛ الاثر ص 496 ؛ الغيبتة نعماني ص 180
13 – کمال الدين وتمام النعمه ، ج1 .
14ـ کمال الدين و تمام النعمه، ج2، ص383، ب37، ح10.