و اكنون بشر چشم به راه قافله سالاري است تا در پرتو رهبري پيامبر گونه او، لبيك گويان قدم به صراط مستقيم بگذارد. حال كه جهانيان در جاهليت مدرن و در حجابي از جهل و ناداني خفته اند، تنها وجود حيات بخشي چون پيامبرصلي الله عليه وآله مي تواند بشر را از اين خواب گران بيدار كند.
"اَللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا؛(6) خدايا! ما شكايت به درگاهت مي كنيم از نبودن پيامبرمان كه درود تو بر او و آلش باد! و از غيبت وليّ مان."
حضرت مهدي عليه السلام مشتركات فراواني با جدّ بزرگوارشان رسول خداصلي الله عليه وآله دارند كه در اين مقاله سعي شده به بيان گوشه هايي از پيوندها و اوصاف مشترك اين دو بزرگوار پرداخته شود.

الف. پيوندها

شهادت به نبوت
در بيان ولادت حضرت حجّت عليه السلام، حكيمه خاتون عمه امام حسن عسكري عليه السلام نقل مي كند: ناگهان آن فرزند عزيز را مشاهده كردم كه در حال سجده بود و دو انگشت سبابه خود را بلند كرد و فرمود:
"أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ [وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ ] وَ أَنَّ جَدِّي مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله... ." (7)
و همچنين از جانب امام حسن عسكري عليه السلام نقل مي كنند كه ايشان فرمودند: "اي فرزندم! سخن بگو!" و او اظهار داشت: "أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله... ." (8)
فرزند رسول خداصلي الله عليه وآله
پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله مي فرمايند: "اَلْقَائِمُ مِنْ وُلْدِي ؛(9) قائم از فرزندان من است."
و در جايي ديگر فرموده اند: "الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي ؛(10) مهدي از فرزندان من است."
و امام حسن عسكري عليه السلام در بستر شهادت، خطاب به امام زمان عليه السلام فرمودند: "أَبْشِرْ يَا بُنَيَّ... وَلَدَكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنْتَ خَاتَمُ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرينَ وَ بَشَّرَ بِكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ سَمَّاكَ وَ كَنَّاكَ بِذَلِكَ؛(11) بشارت بر تو باد اي پسرم!... جد تو رسول خداصلي الله عليه وآله است و تو خاتم ائمه طاهرين هستي و رسول خداصلي الله عليه وآله به [ولادت ] تو بشارت داده است و اين اسم و كنيه را براي تو قرار داد."

شبيه ترين مردم به رسول خداصلي الله عليه وآله
امام علي عليه السلام مي فرمايند: "اَلَا اِنَّهُ اَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ حُسْناً بِرَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله؛(12) همانا او (مهدي عليه السلام) شبيه ترين مردم از نظر خَلق و خُلق و نيكويي به رسول خداصلي الله عليه وآله است."
وحدت در اطاعت و عصيان پيامبرصلي الله عليه وآله
امام جعفر صادق عليه السلام از پيامبرصلي الله عليه وآله نقل مي كنند:
"اَلْقَائِمُ مِنْ وُلْدِي... مَنْ أَطَاعَهُ فَقَدْ أَطَاعَنِي وَ مَنْ عَصَاهُ ُ فَقَدْ عَصَانِي وَ مَنْ أَنْكَرَهُ فِي غَيْبَتِهِ فَقَدْ أَنْكَرَنِي وَ مَنْ كَذَّبَهُ فَقَدْ كَذَّبَنِي وَ مَنْ صَدَّقَهُ فَقَدْ صَدَّقَنِي إِلَي اللَّهِ أَشْكُو الْمُكَذِّبِينَ لِي فِي أَمْرِهِ وَ الْجَاحِدِينَ لِقَوْلِي فِي شَأْنِهِ وَ الْمُضِلِّينَ لِأُمَّتِي عَنْ طَرِيقَتِهِ "وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ"؛(13) (14) قائم از فرزندان من است... كسي كه او را اطاعت كند، مرا اطاعت كرده و كسي كه او را نافرماني كند، مرا نافرماني كرده است و كسي كه او را در دوران غيبتش انكار كند، مرا انكار كرده است و كسي كه او را تكذيب كند، مرا تكذيب كرده است و كسي كه او را تصديق كند، مرا تصديق كرده است. از كساني كه گفتار مرا درباره او انكار و تكذيب مي كنند و از كساني از امتم كه مردم را از طريقه او گمراه مي سازند، به خداوند شكايت مي برم؛ و به زودي كساني كه ظلم كرده اند، خواهند دانست به چه كيفرگاهي بازگشت مي كنند."

وحدت در انكار
امام صادق عليه السلام فرمودند: "مَنْ أَقَرَّ بِجَمِيعِ الْأَئِمَّةِعليهم السلام وَ جَحَدَ الْمَهْدِيَّ كَانَ كَمَنْ أَقَرَّ بِجَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَحَدَ مُحَمَّداًصلي الله عليه وآله نُبُوَّتَهُ؛(15) كسي كه به همه امامان عليهم السلام اقرار كند و امام مهدي عليه السلام را انكار نمايد، مانند كسي است كه به همه پيامبران اقرار كند، اما نبوت محمدصلي الله عليه وآله را انكار نمايد."
امام صادق عليه السلام از پدرانشان از رسول اكرم صلي الله عليه وآله نقل مي كنند كه ايشان فرمودند: "مَنْ أَنْكَرَ الْقَائِمَ مِنْ وُلْدِي فَقَدْ أَنْكَرَنِي؛(16) هر كس قائم از فرزندان مرا انكار كند، مرا انكار كرده است."

ثواب انتظار فرج
امام سحادعليه السلام فرمودند: "إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ وَ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله بِالسَّيْفِ؛(17) همانا مردم زمان غيبت حضرت مهدي عليه السلام كه امامت او را باور دارند و منتظرين ظهور او، از مردم ديگر زمانها برترند؛ چرا كه خداي متعال به آنان عقل و درك و قدرت شناختي داده است كه غيبت بر ايشان چون ظهور است و خداوند آنان را در آن زمان، هم پايه مجاهديني قرار داده است كه در ركاب رسول خداصلي الله عليه وآله شمشير زده اند."

بعثت و ظهور با فاصله طولاني
امام زمان عليه السلام همچون پيامبر گرامي صلي الله عليه وآله پس از غيبت طولاني و فاصله اي بسيار از اوصياء پيش از خويش ظهور مي كنند.
امام علي عليه السلام در مورد پيامبرصلي الله عليه وآله مي فرمايند: "أَرْسَلَهُ عَلَي حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ هَفْوَةٍ عَنِ الْعَمَلِ وَ غَبَاوَةٍ مِنَ الْأُمَمِ؛(18) خداوند او را زماني فرستاد كه با زمان پيامبران گذشته، فاصله طولاني داشت و مردم از نيكوكاري فاصله گرفته و امتها به جهل و ناداني گرفتار شده بودند."
و امام صادق عليه السلام در وصف امام مهدي عليه السلام مي فرمايند: "اَلَّذِي يَمْلَأُهَا عَدْلاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً لعَلي فَتْرَةٍ مِنَ الْأَئِمَّةِ يَأْتي كَمَا أَنَّ النَّبِيَ صلي الله عليه وآله بُعِثَ عَلَي فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ؛(19) او كسي است كه آن (زمين) را از عدالت پر مي كند، همان طور كه از ظلم و جور پر شده است. پس از يك دوره فترت(20) از ائمه عليهم السلام مي آيد؛ چنان كه پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله نيز پس از يك فاصله طولاني از پيامبران مبعوث شدند."

مشابهت در خصوصيات زمانه

1. پيش از ظهور
امام علي عليه السلام زمانه پيش از رسالت پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله را اين گونه توصيف مي كنند:
"أَرْسَلَهُ عَلَي حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْأُمَمِ وَ اعْتِزَامٍ مِنَ الْفِتَنِ وَ انْتِشَارٍ مِنَ الْأُمُورِ وَ تَلَظٍّ مِنَ الْحُرُوبِ وَ الدُّنْيَا كَاسِفَةُ النُّورِ ظَاهِرَةُ الْغُرُورِ عَلَي حِينِ اصْفِرَارٍ مِنْ وَرَقِهَا وَ إِيَاسٍ مِنْ ثَمَرِهَا وَ أغْوِرَارٍ مِنْ مَائِهَا قَدْ دَرَسَتْ مَنَارُ الْهُدَي وَ ظَهَرَتْ أَعْلَامُ الرَّدَي فَهِيَ مُتَجَهِّمَةٌ لِأَهْلِهَا عَابِسَةٌ فِي وَجْهِ طَالِبِهَا ثَمَرُهَا الْفِتْنَةُ وَ طَعَامُهَا الْجِيفَةُ وَ شِعَارُهَا الْخَوْفُ وَ دِثَارُهَا السَّيْفُ؛(21)
خداوند پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله را هنگامي معبوث فرمود كه از زمان بعثت پيامبران پيشين مدتها گذشته و ملتها در خواب عميقي فرو رفته بودند. فتنه و فساد جهان را فرا گرفته و اعمال زشت رواج يافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه مي كشيد و دنيا بي نور و پر از مكر و فريب گشته بود. برگهاي درخت زندگي به زردي گراييده و اميد از باروري درختانش قطع شده بود. آبهايش فرو خشكيده و نشانه هاي هدايت كهنه و ويران شده بود. پرچمهاي هلاكت و گمراهي آشكار و دنيا با قيافه زشتي به مردم مي نگريست، و با چهره اي عبوس و غم آلود با اهل دنيا رو به رو مي گشت. ميوه هاي درخت دنيا فتنه، و خوراكش مردار بود، در درونش وحشت و اضطراب، و بر بيرون، شمشيرهاي ستم حكومت داشت."
امام باقرعليه السلام در وصف زمانه پيش از ظهور حضرت مهدي عليه السلام مي فرمايند: "لَا يَقُومُ الْقَائِمُ عليه السلام إِلَّا عَلَي خَوْفٍ شَدِيدٍ وَ زَلَازِلَ وَ فِتْنَةٍ وَ بَلَاءٍ يُصِيبُ النَّاسَ... وَ اخْتِلَافٍ شَدِيدٍ بَيْنَ النَّاسِ وَ تَشَتُّتٍ فِي دِينِهِمْ؛(22) قائم عليه السلام قيام نمي كند، مگر [در زماني كه ] ترسهاي بزرگ پديد آمده، و زلزله ها و فتنه ها و گرفتاريها به مردم رسيده... و اختلافهاي شديد، ميان مردمان رخ داده و در دينشان تفرقه ايجاد شده است."

امام مهدي عليه السلام نيز در معرفي خود اين چنين مي فرمايند: "إِنِّي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ؛ من مايه امنيت اهل زمين هستم؛ همچنان كه ستارگان امنيت بخش اهل آسمان اند." كه براساس اين حديث، حضرت مهدي عليه السلام موجب امنيت همه موجودات روي زمين است.


و نيز رسول خداصلي الله عليه وآله در ضمن حديثي طولاني در معراج، دوره پيش از ظهور حضرت مهدي عليه السلام را اين گونه توصيف كرده اند: "يَكُونُ ذَلِكَ إِذَا رُفِعَ الْعِلْمُ وَ ظَهَرَ الْجَهْلُ وَ كَثُرَ الْقُرَّاءُ وَ قَلَّ الْعَمَلُ وَ كَثُرَ الْقَتْلُ ... وَ كَثُرَ الْجَوْرُ وَ الْفَسَادُ وَ ظَهَرَ الْمُنْكَرُ ... وَ صَارَتِ الْأُمَرَاءُ كَفَرَةً وَ أَوْلِيَاؤُهُمْ فَجَرَةً وَ أَعْوَانُهُمْ ظَلَمَةً وَ ذَوُو الرَّأْيِ مِنْهُمْ فَسَقَةً؛(23) ظهور مهدي عليه السلام وقتي است كه علم و دانش واقعي از بين برود و جهل و ناداني آشكار شود و قاريان فراوان گردند و عمل [به قرآن ] كم شود و قتل و خون ريزي زياد گردد... و ظلم و فساد زياد شود و منكر [و عمل زشت ]آشكار گردد... و فرمانروايان كافر و واليان آنها فاجر شوند و كارپردازان آنها ستمگر و صاحبان رأي و نظر از آنها فاسق باشند."

2. بعد از ظهور
امير مؤمنان عليه السلام به درگاه خداوند عرضه مي دارد: "... اِجْعَلْ شَرَائِفَ صَلَوَاتِكَ وَ نَوَامِيَ بَرَكَاتِكَ عَلَي مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ وَ الْفَاتِحِ لِمَا انْغَلَقَ وَ الْمُعْلِنِ الْحَقَّ بِالْحَقِّ وَ الدَّافِعِ جَيْشَاتِ الْأَبَاطِيلِ وَ الدَّامِغِ صَوْلَاتِ الْأَضَالِيلِ كَمَا حُمِّلَ فَاضْطَلَعَ قَائِماً بِأَمْرِكَ مُسْتَوْفِزاً فِي مَرْضَاتِكَ غَيْرَ نَاكِلٍ عَنْ قُدُمٍ وَ لَا وَاهٍ فِي عَزْمٍ وَاعِياً لِوَحْيِكَ حَافِظاً لِعَهْدِكَ مَاضِياً عَلَي نَفَاذِ أَمْرِكَ حَتَّي أَوْرَي قَبَسَ الْقَابِسِ وَ أَضَاءَ الطَّرِيقَ لِلْخَابِطِ وَ هُدِيَتْ بِهِ الْقُلُوبُ بَعْدَ خَوْضَاتِ الْفِتَنِ وَ الآْثَامِ وَ أَقَامَ بِمُوضِحَاتِ الْأَعْلَامِ وَ نَيِّرَاتِ الْأَحْكَامِ؛(24) [خداوندا!]... گرامي ترين درودها و افزون ترين بركات خود را بر محمدصلي الله عليه وآله، بنده و فرستاده ات، اختصاص ده! كه خاتم پيامبران گذشته و گشاينده درهاي بسته و آشكار كننده حق با برهان است. دفع كننده لشكرهاي باطل و درهم كوبنده شوكت گمراهان است؛ آن گونه كه بار سنگين رسالت را بر دوش كشيد و به فرمانت قيام كرد و به سرعت در راه رضا و خشنودي تو گام برداشت و حتّي يك قدم به عقب برنگشت و اراده او سست نشد و در پذيرش و گرفتن وحي نيرومند بود. حافظ و نگهبان عهد و پيمان تو بود و در اجراي فرمانت تلاش كرد تا آنجا كه نور حق را آشكار و راه را براي جاهلان روشن ساخت و دلهايي كه در فتنه و گناه فرو رفته بودند به وسيله او هدايت شدند. پرچمهاي حق را برافراشت و احكام نوراني را بر پا كرد."
از امام صادق عليه السلام در مورد سيره حضرت مهدي عليه السلام پرسيدند. ايشان در جواب فرمودند: "يَصْنَعُ كَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله يَهْدِمُ مَا كَانَ قَبْلَهُ كَمَا هَدَمَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله وَ اَمْرَ الْجَاهِلِيَّةِ وَ يَسْتَأْنِفُ الْاِسْلَامَ جَديداً؛(25) [امام مهدي عليه السلام ] مانند پيامبرصلي الله عليه وآله عمل خواهد كرد. همان گونه كه پيامبرصلي الله عليه وآله آنچه از روش جاهليت در ميان مردم مرسوم بود، از ميان برد، [امام مهدي عليه السلام نيز] روشهاي جاهلي پيش از ظهور خود را از بين خواهد برد و اسلام را از نو پي ريزي خواهد كرد."
زمانه بعد از ظهور حضرت مهدي عليه السلام در دعاي ندبه اين گونه ترسيم شده است:
"أَيْنَ قَاصِمُ شَوْكَةِ الْمُعْتَدِينَ أَيْنَ هَادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَ النِّفَاقِ أَيْنَ مُبِيدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الْعِصْيَانِ وَ الطُّغْيَانِ أَيْنَ حَاصِدُ فُرُوعِ الْغَيِّ وَ الشقاقِ أَيْنَ طَامِسُ آثَارِ الزَّيْغِ وَ الْأَهْوَاء؛(26) كجاست شكننده شوكت تجاوزگران؟ كجاست ويران كننده بناهاي شرك و نفاق؟ كجاست نابود كننده اهل فسق [و تبهكاران ] و معصيت كاران و سركشان؟ كجاست درو كننده شاخه هاي گمراهي و اختلاف؟ كجاست محو كننده آثار انحراف و هوا و هوسها؟"
همچنين پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله مي فرمايند: "تَاسِعُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِي يَمْلَأُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأَرْضَ نُوراً بَعْدَ ظُلْمَتِهَا وَ عَدْلًا بَعْدَ جَوْرِهَا وَ عِلْماً بَعْدَ جَهْلِهَا؛(27) نهمين آنها (امام از فرزند حسين عليه السلام) قائم است كه خداوند به دست او همه زمين را از روشنايي پر مي كند، پس از آنكه گرفتار تاريكي شده است و از عدالت و دادگري سرشار مي كند، پس از آنكه از ظلم و جو پر شده باشد و سراسر عالم را از علم و دانايي بهره مند مي كند، پس از آنكه به جهل و ناداني گرفتار آمده باشد."

ب. اوصاف مشترك

رحمت
پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله و اهل بيت گرامي ايشان، مظهر و تجلّي رحمت واسعه الهي اند. در قرآن كريم، خداوند وجود نازنين پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله را رحمتي براي عالميان معرفي مي كند: "وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ"؛(28)"و تو را جز رحمتي براي جهانيان نفرستاديم."
امام زمان عليه السلام نيز به اين وصف توصيف شده است: "السَّلَامُ عَلَيْكَ... وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ؛(29)سلام بر تو... اي رحمت گسترده [الهي ]!"

حجت اللّه
ائمه اطهارعليهم السلام و پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله حجّتهاي الهي بر روي زمين هستند. در زيارت حضرت رسول صلي الله عليه وآله آمده است: "اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَي الْأَوَّلِينَ وَ الآْخِرِينَ؛(30) سلام بر تو اي حجت خدا بر اولين و آخرين [بشر]!"
امام زمان عليه السلام نيز با لقب حجّت الله مورد خطاب قرار گرفته اند: "اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِهِ؛(31) سلام بر تو اي حجّت خدا و راهنماي اراده او!" همچنين در جايي ديگر آمده است: "اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَي مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ؛(32)سلام بر تو اي حجّت خدا بر [تمام ] اهل زمين و آسمان!"

نور اللّه
وجود مطهر پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله نور است. خاصيت نور اين است كه هم روشن و درخشنده است و هم اطراف خويش را روشن مي سازد. پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله نور خدا و روشن كننده دلهاي تيره جاهليت و عقلهاي خفته در كفر و ظلمت مي باشند. در زيارت حضرت رسول صلي الله عليه وآله آمده است:
"اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يُسْتَضَاءُ بِهِ؛(33)سلام بر تو اي نور خداوند كه به واسطه اش طلب نور مي شود!"
نور مقدس پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله در عترت و خاندان پاك ايشان ساري و جاري است. امام باقرعليه السلام در تفسير آيه "فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذي أَنْزَلْنا"(34)فرمودند: "اَلنُّورُ وَ اللَّهِ الْأَئِمَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍصلي الله عليه وآله إِلي يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ اَلَّذي أَنْزَلَ وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ فِي السَّمَاوَاتِ وَ فِي الْأَرْضِ؛(35) به خدا قسم! نور، همان امامان از آل محمدصلي الله عليه وآله تا روز قيامت هستند و به خدا سوگند! نور الهي كه نازل كرده همانها هستند و به خدا قسم! نور خدا در آسمانها و زمين، آنها هستند."
در زيارت روز جمعه، خطاب به امام مهدي عليه السلام اين گونه سلام مي دهيم:
"اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ؛(36) سلام بر تو اي نور خدا! كه هدايت جويان، به وسيله اش هدايت مي شوند!"

دعوت كننده به سوي خدا
خداوند در قرآن كريم پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله را دعوت كننده به سوي خويش معرفي مي كند: "يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذيراً وَ داعِياً إِلَي اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنيراً"؛(37) "اي پيامبر! ما تو را گواه و بشارت دهنده و بيم دهنده و دعوت كننده به سوي خدا به فرمان او و چراغي روشني بخش فرستاديم."
در زيارت آل ياسين نيز امام زمان عليه السلام را با ذكر "دَاعِيَ اللَّهِ"(38)ياد مي كنيم: "اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اللَّهِ وَ رَبَّانِيَّ آيَاتِهِ؛ سلام بر تو اي دعوت كننده [خلق ]به سوي خدا و مظهر آيات الهي!"

خاتم (39)
خداوند در قرآن كريم در مورد پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله مي فرمايند:
"ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ ءٍ عَليماً"؛(40)
"محمدصلي الله عليه وآله پدر هيچ يك از مردان شما نيست، ليكن او رسول خدا و خاتم انبيا مي باشد و خداوند هميشه به همه امور آگاه است."
خداوند در اين آيه، رسول مكرم اسلام، حضرت محمدصلي الله عليه وآله را به عنوان "خاتم النّبيّين" ملقب ساخته است. يعني ايشان آخرين پيامبر خدا هستند كه پس از ايشان، پيامبر ديگري نخواهد بود.
امام مهدي عليه السلام در معرفي خود مي فرمايند:
"أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ بِي يَدْفَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي؛(41) منم خاتم جانشينهاي پيامبر كه به واسطه من، خداوند بلا را از اهل من و شيعيانم بر مي دارد."
حضرت مهدي عليه السلام را "خاتم الأوصياء" و "خاتم الائمّه" گويند؛ به اين جهت كه ايشان، آخرين نفر از سلسله امامت هستند و پس از ايشان، امامي نخواهد بود.

تلاوت و تفسير قرآن
در قرآن كريم آمده است: "لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَي الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ..."؛ (42) "خداوند بر مؤمنين منت نهاد هنگامي كه رسولي را در ميانشان برانگيخت كه آياتش را بر آنها تلاوت كند... ." همچنين در جايي ديگر مي فرمايد: "وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ"؛(43) "و همانا قرآن را بر تو نازل كرديم تا براي مردم تبيين [و تفسير ]كني."
خداوند در اين دو آيه مباركه، يكي از اهداف بعثت پيامبر اعظم صلي الله عليه وآله را تلاوت و توضيح آيات قرآن و روشن كردن اسرار دروني آنها معرفي مي كند.


امام مهدي عليه السلام نيز به اين لقب مشهورند: "اَلسَّلَامُ عَلَيْكَ يَا تَالِيَ كِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَهُ؛(44) سلام بر تو اي تلاوت كننده كتاب خدا و مفسر و مترجم آن!"
جابر از امام باقرعليه السلام نقل مي كند كه ايشان مي فرمايند: "إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍصلي الله عليه وآله ضَرَبَ فَسَاطِيطَ لِمَنْ يُعَلِّمُ النَّاسَ الْقُرْآنَ عَلَي مَا أَنْزَلَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ؛(45) هنگامي كه قائم آل محمدصلي الله عليه وآله قيام كند، براي كساني كه قرآن را تعليم مي دهند، چادرهايي نصب مي كند كه قرآن را همچنان كه خداوند نازل كرده، به مردم بياموزند."

مظهر حيات
بهار، مظهر حيات و زندگي و طراوت است. امام علي عليه السلام وجود مقدس پيامبرصلي الله عليه وآله را بهاري براي مردم زمانشان دانسته اند: "رَبِيعاً لِأَهْلِ زَمَانِهِ." (46)
امام زمان عليه السلام نيز به تأويل آيه مباركه "يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها..."، (47) انسان مرده از انسانيت را حياتي دوباره مي بخشند: "السَّلَامُ عَلَي رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّامِ؛(48) سلام بر بهار مردم و خرمي زمان!"

امان براي همه
قرآن كريم درباره بركات وجودي حضرت خاتم الانبياءصلي الله عليه وآله مي فرمايد: "وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فيهِمْ"؛(49)"و تا تو در ميان آنان هستي، خداوند آنها را عذاب نمي كند." يعني موجب امان از عداب الهي است.
امام مهدي عليه السلام نيز در معرفي خود اين چنين مي فرمايند: "إِنِّي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ؛(50)من مايه امنيت اهل زمين هستم؛ همچنان كه ستارگان امنيت بخش اهل آسمان اند." كه براساس اين حديث، حضرت مهدي عليه السلام موجب امنيت همه موجودات روي زمين است.

شفقت و دلسوزي
خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: "لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَئُوفٌ رَحيمٌ"؛(51) "قطعاً براي شما پيامبري از خودتان آمد كه رنجهاي شما بر او دشوار است و به [هدايت ] شما حريص و نسبت به مؤمنان، دلسوز و مهربان است."
مهرباني و شفقت پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله به قدري بود كه براي هدايت افراد، بسيار پا فشاري مي كرد؛ به گونه اي كه خداوند به ايشان فرمود: "لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ أَلاَّ يَكُونُوا مُؤْمِنينَ"؛(52) "شايد تو از اينكه [مشركان ] ايمان نمي آورند، جان خود را تباه سازي!"
امام رضاعليه السلام نيز امام مهدي عليه السلام را اين گونه معرفي مي كنند: "وَ أَشْفَقَ عَلَيْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ ؛(53) از پدران و مادران، بر امت خود مهربان تر است."
همچنين در توقيعي از امام مهدي عليه السلام آمده است: "إِلَيَّ ارْتِيَابُ جَمَاعَةٍ مِنْكُمْ فِي الدِّينِ وَ مَا دَخَلَهُمْ مِنَ الشَّكِّ وَ الْحَيْرَةِ فِي وُلَاةِ أُمُورِهِمْ فَغَمُّنَا ذَلِكَ لَكُمْ؛(54) به من رسيده است كه گروهي از شما در دين به ترديد افتاده و در دل نسبت به اولياي امر خود به شك و حيرت دچار شده اند و اين امر، مايه غم ما به خاطر شما شد."
اگر پدر و مادر همواره نگران سلامتي فرزندان و دلسوز و مراقب آنها هستند، اين پدر بي نظير امت، در توقيع خود به شيخ مفيد مي فرمايند: "إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ؛(55) ما هرگز در رعايت و مراقبت شما كوتاهي نمي كنيم و ياد شما را از خاطر نمي بريم."





1) مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمي، دعاي عهد.


2) همان.


3) غيبة شيخ طوسي، قم، معارف اسلامية، 1417 ق، ص 178، ح 136.


4) صحيفه مهديه، زيارت اول حضرت بقية الله عليه السلام در سرداب مقدس، ص 614.


5) غيبة طوسي، ص 185، ح 144.


6) مفاتيح الجنان، دعاي افتتاح.


7) كمال الدين و تمام النعمة، شيخ صدوق، مترجم: پهلوان، قم، دار الحديث، 1377 ش، ج 2، ب 42، ص 151، ح 2.


8) همان، ب 42، ص 145، ح 1.


9) همان، ج 1، ب 24، ص 490، ح 6.


10) همان، ج 1، ب 25، ص 535، ح 2.


11) بحار الانوار، محمد باقر مجلسي، دار الكتب الاسلامية، ج 52، ص 17، ح 13.


12) معجم الاحاديث المهدي، ج 3، ص 104، ح 647.


13) شعراء / 227.


14) كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ب 39، ص 123، ح 6.


15) همان، ج 2، ب 33، ص 3، ح 1.


16) همان، ب 39، ص 122، ح 6.


17) همان، ج 1، ب 31، ص 586، ح 2.


18) نهج البلاغة، خ 94.


19) غيبت نعماني، محمد بن ابراهيم جعفر نعماني، ترجمه محمد جواد غفاري، انتشارات صدوق، 1376 ش، ص 186، ح 38.


20) فترت به فاصله زماني ميان دو پيامبر گفته مي شود. (ر. ك: لغت نامه دهخدا، ذيل همين عنوان.)


21) نهج البلاغة، خ 89.


22) غيبت نعماني، ص 235.


23) كمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ب 23، ص 469، ح 1.


24) نهج البلاغة، خ 72.


25) غيبت نعماني، ص 231، ح 13.


26) مفاتيح الجنان، دعاي ندبه.


27) كمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ب 24، ص 487، ح 5.


28) انبياء / 107.


29) مفاتيح الجنان، زيارت آل ياسين.


30) همان، زيارت حضرت رسول صلي الله عليه وآله.


31) همان، زيارت آل ياسين.


32) همان، زيارت حضرت صاحب الامر.


33) همان، زيارت حضرت رسول صلي الله عليه وآله از بعيد.


34) تغابن / 8. "به خدا و رسول او و نوري كه نازل كرديم ايمان آوريد."


35) اصول كافي، محمد بن يعقوب كليني، ج 1، ص 194.


36) مفاتيح الجنان، دعاي امام زمان در روز جمعه.


37) احزاب / 45 و 46.


38) داعي: اسم فاعل به معني "دعوت كننده به سوي خدا" مي باشد.


39) خاتم به معناي چيزي است كه به وسيله آن، پايان داده مي شود و نيز به معني چيزي آمده است كه با آن، اوراق و مانند آن را مُهر مي كنند. (قاموس قرآن كريم)


40) احزاب / 40.


41) كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ب 43، ص 181، ح 12.


42) آل عمران / 164.


43) نحل / 42.


44) مفاتيح الجنان، زيارت آل ياسين.


45) الارشاد، شيخ مفيد، ج 2، ص 386.


46) نهج البلاغة، خ 198.


47) حديد / 17. "زمين را بعد از مردنش زنده مي گرداند."


48) مفاتيح الجنان، زيارت حضرت صاحب الامرعليه السلام.


49) انقال / 33.


50) كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ب 45، ص 239، ح 4.


51) توبه / 128.


52) شعراء / 3.


53) من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 418، ح 5914.


54) غيبت طوسي، ص 285، ح 245.


55) تهذيب الاحكام، ج 1، ص 37، التوقيعان المباركان.