داستان را که از زبان پدر شنید گفت : بابا .. اینقدر مظلومانه شهید می شویم و کسی بر غم ما اندوهگین نمی شود ؟

رسول خدا گفت : دخترم ، به خدا سوگند مردمانی در آخرالزمان ظهور می کنند که آنچنان بر تو گریه کنند و ضجه زنند زهرا که گویی مادر خویش از دست داده اند .

زهرای اطهر منتظر ظهور ما بود ... مردم بدانید که لشکر فاطمه آمد ...